هدیه به امام زمان (عج)

یا مهدی (عج)

کلاس سوم راهنماییکه بودم، عادت نداشتم همیشه به مسجد بروم، اما بعضی وقت ها می رفتم. یکی از آن روزهای که در مسجد بودم، امام جماعت، بعد از نماز مغرب رو به جمعیت کرد و گفت: ((... یکی از راه هایی که محبت کسی را به ما بیشتر می کند، دادن هدیه است. هدیه، محبت را بین دو طرف افزایش می دهد و چه کسی بهتر از امام زمان (ع)که به ایشان، هدیه بدهیم. شما عزیزان می توانید بعد از هر نماز، یک بار قرآن را ختم کنید و ثواب آن را به محضر امام مهدی (ع) هدیه کنید. تعجب نکنید. می شود بعد از هر نماز یک ختم قرآن بجاآورد: چرا که پیامبر مکرم اسلام (ص) فرمودند: (( هر کس یک بار قل هو الله احد را بخواند، یک سوم قرآن را خوانده ... و هر کس آن را سه بار بخواند، قرآن را ختم کرده است))(1). پس اگر بعد از هر نماز، سه بار سوره توحید را بخوانیم، ثواب یک ختم قرآن دارد و می توانیم این ثواب را به محضر امام عصر (ع) هدیه کنیم.)) حرف های حاج آقا، خیلی به دلم نشست و از آن روز به بعد، بعد از هر نماز، یک ختم قرآن به محضر امام زمان (ع) اهدا می کنم.

یا مهدی (عج)

تا اینکه یک روز به مطلبی برخوردم که خیلی خوشحالم کرد؛ و آن، این بود که علی بن مغیره نقل کرده است: خدمت امام کاظم(ع) رسیدم و عرضه داشتم:(( که من قرآن را ختم و ثوابش را به پدران شما هدیه می کنم. یک ختم قرآن نیز برای شما قرار داده ام. به سبب این کار چه پاداشی برایم هست؟)) امام کاظم(ع) فرمودند:(( پاداش تو آن است که روز قیامت با ما باشی.))(2)

---------------------------------------------------------------

1.    بحارالانوار، ج22، ص318.

2.    مکیال المکارم، ج2، ص382.

منبع: حسن محمدی، مجله امان

ميلاد عالم آل محمد، هشتمين حجت سرمد، نگين درخشان وطن، امام رضا(ع) مبارک باد.

یا امام رضا (ع)

  ولادت امام رضا(ع)

آفتاب امامت از هر افق که سر برزند آفتاب است. نور و درخشش آن چشم ها را خیره می سازد. گرما و تابش آن حیات بخش و زندگی ساز است. هیچ برگی بی پرورش سر انگشت شعاعش زندگی نمی تواند و هیچ شاخی بی بهره از تابش مهربانش باری نمی آورد. روز یازدهم ماه ذیقعده سال 148 هجری در مدینه و در خانه امام موسی بن جعفر علیه السلام ، فرزندی چشم به جهان گشود که بعد از پدر، تاریخ ساز صحنه ایمان و علم و امامت شد. او را «علی» نامیدند و به «رضا» معروف شد.

 مردمی بودن 

امامان پاک ما در میان مردم و با مردم می زیستند و عملاً به مردم درس زندگی ژ و پاکی و فضیلت می آموختند. آنان الگو و سرمشق دیگران بودندو با آن که مقام رفیع امامت آنان را از مردم ممتاز می ساخت، خود را از مردم جدا نمی کردند. مردی از اهل بلخ می گوید: با حضرت امام رضا علیه السلام در سفر خراسان همراه بودم، چون سفره غذا گسترده شد، دستو داد همه بیایند. گفتم: فدایت شوم اجازه دهید سفره غلامان را جدا کنیم. حضرت فرمودند: آگاه باش که هیچ کدام بر هم برتری نداریم. خدای ما یکی و پدر و مادر ما یکی است. هر که تقوای بیشتری دارد بر دیگران برتر است.

 عصری که امام می زیست

هشتمین پیشوا، امام علی بن موسی الرضا علیه السلام ، در سال 183 هجری، پس از شهادت امام کاظم علیه السلام ، در سن سی و پنج سالگی بر مسند الهی امامت تکیه زد و عهده دار پیشوایی امت شد. در آن زمان خلافت عباسیان در اوج قدرت خود بود. آنها برای ایمن ماندن از شورش علویان و جلب قلب و شیعیان و ایرانیان سعی داشتند وانمود کنند که روابط صمیمی با این خاندان دارند و به این وسیله مشروعیت خویش را تأمین کنند.

علم و آگاهی

امامان پاک ما به جهت مقام عصمت و امامت و به حکم علم و حکمتی که لازمه امامت است، بر ضرورت های عصر خویش از هر کس دیگر آگاه تر و نسبت به روش رهبری از همه داناتر بودند. امام بزرگوار، علی بن موسی الرضا علیه السلام ، بعد از پدر گرامیش درزمان حکومت هارون بی محابا به معرفی خود و تبلیغ امامت پرداخت، چنان که یاران ویژه اش بر او بیمناک بودند و آن گرامی تصریح می فرمودند که «اگر ابوجهل توانست مویی از سر پیامبر کم کند، هارون نیز می تواند به من زیانی برساند».

ویژگی های امام رضا علیه السلام

ابراهیم بن عباس می گوید: هیچ گاه ندیدیم که امام رضا علیه السلام ، در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که امام سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که می توانست نیازش را برآورده سازد، رد نمی کرد. کار خیر و انفاقِ پنهان بسیار داشت و در شب های تاریک مخفیانه به فقرا کمک می کرد. در خانه ساده زندگی می کرد، ولی وقتی بیرون می رفت خود را می آراست و لباس تمیز می پوشید.

تقوی عامل شرافت

همانگونه که خداوند متعال در قرآن کریم بارهامقام تقوی را ملاک برتری انسان ها معرفی می کند، امامان معصوم نیز به گونه های مختلف درصدد بیان این مهم برآمدند؛ چنانکه شخصی به امام رضا علیه السلام عرض کرد: به خدا سوگند هیچ کس در روی زمین از جهت برتری و شرافتِ پدران به شما نمی رسد. امام فرمود، تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار آنان را بزرگوار ساخت.

تکریم میهمان

در مکتب اسلام میهمان از مرتبه والایی برخوردار است و ائمه اطهار علیهم السلام به روش های گوناگون اهمیت آن را متذکر شده اند. شبی امام رضا علیه السلام میهمان داشتند، در میان صحبت چراغ نقصی پیدا کرد. میهمان برخاست که چراغ را درست کند. امام او را نشاند و خود، چراغ را درست کرد و فرمود ما مهمانان خود را به کار نمی گیریم.

حفظ عزت نیازمندان

روزی غریبی خدمت امام رضا علیه السلام رسید و گفت: من از دوستداران شمایم. از حج بازگشتم و خرجی راه تمام کرده ام. مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطن برسانم و در آنجا از جانب شما همان مبلغ را به مستمندان صدقه دهم. امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت و دویست دینار آورد و از بالای در دست خویش را دراز کرد و آن شخص را خواند فرمود: این را بگیر و توشه راه کن و به آن تبرک بجوی. لازم نیست معادل آن صدقه بدهی آن شخص دینارها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند: چرا خواستید شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟ امام فرمود: تا شرمندگی نیاز و سؤال را در او نبینم.

اهمیت قرارداد در کسب و کار

سلیمان جعفری از یاران امام علیه السلام نقل می کند روزی به همراهی امام به خانه ایشان رفتم. کارگران مشغول بنایی بودند. امام در بین آنها غریبه ای دید. پرسید: این کیست؟ عرض کردند، به ما کمک می کند و به او چیزی خواهیم داد. فرمود: مزدش را تعیین کرده اید؟ گفتند: نه. امام بر آشفت و فرمود مگر نگفته ام که هیچ کس را برای کاری نیاورید، مگر آن که قبلاً مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید، کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد کاری انجام دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می کند مزدش کم است، ولی اگر طبق قراداد به او مزد بدهی از تو خشنود خواهد شد.

مذمت غرور و فخر فروشی

احمد بزنطی، که از دانشمندان زمان خود و از اصحاب امام است، نقل می کند شب در خدمت امام بودم. هنگام رفتن امام فرمود: احمد بمان و سپس رختخوابی برایم مهیا کردند. من از شوق به سجده افتادم و گفتم سپاس خدا را که تا این حد حجت خدا و وارث پیامبران به من محبت فرمود. هنوز در سجده بودم که امام به اطاق بازگشت و فرمود: ای احمد هرگز آنچه برای تو پیش آمده مایه فخرفروشی بر دیگران قرار ندهی و خود را برتر از دیگران ندانی. از خدا بترس و پرهیزکار باش و برای خدا فروتنی کن تا خدا ترا رفعت بخشد. امام با این عمل و سخن خویش هشدار داد که هیچ عاملی جای خود سازی و تربیت نفس و عمل صالح رانمی گیرد و به هیچ امتیازی نباید مغرور شد.

سیاست امام در برابر شگرد فریبنده مأمون

مامون در تفویض خلافت یا ولایت عهدی به امام رضا علیه السلام حسن نیت نداشت و در این بازی سیاسی به دنبال هدف های دیگری بود. اما اگر هر یک از دو پیشنهاد مأمون را به صورتی که او خواسته بود می پذیرفت، به سود مامون بود. در هر صورت مامون یا خلیفه می شد، یا ولیعهد و این شرط مامون بود. امام در واقع راه سومی را انتخاب کرد و با آن که به اجبار ولایت عهدی را پذیرفت، با روش خاص خود به گونه ای عمل فرمود که مامون به هدف خویش، که نزدیک شدن به امام و کسب مشروعیت باشد، نرسد و طاغوتی بودن حکومتش نزد جامعه بر ملاء شود.

از مدینه تا مرو

رجاءبن ابی الضحاک، فرستاده مخصوص مامون، می گوید: مأمون مرا مامور کرد که به مدینه بروم و علی بن موسی الرضا راحرکت دهم و دستور داد روز و شب مراقب او باشم.از مدینه تا مرو به هیچ شهری نرسیدیم جز آن که مردم آن شهر به زیارتش شتافتند.

امام در نیشابور

اباصلت هِرَوی می گوید: من همراه امام بودم. هنگامی که می خواست از نیشابور برود، گروهی از علماء گرد امام اجتماع کرده بودند و می گفتند: تو را به حرمت پدران پاکت سوگند می دهیم که برای ما حدیثی بگو. امام سر از محمل بیرون آورد و فرمود: پدرم از پدرانش از علی بن ابیطالب علیه السلام ، و او از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرد که می فرمود: جبرئیل گفت: خدای متعال فرموده است: من خدای یکتایم و جز من خدایی نیست؛ مرا بپرستید. کسی که با اخلاص گواهی دهد که خدایی جز «اللّه » نیست، در قلعه مستحکم من درآمده و از عذاب من ایمن خواهد بود. سپس امام رضا علیه السلام ، اندکی راه پیمود و آنگاه فرمود: بِشُروطِهِا و اَنا مِن شُرُوطها؛ یعنی ایمان به یگانگی خدا، که موجب ایمنی از عذاب است شروطی دارد و پذیرش ولایت و امامت از جمله شروط آن است.

علت پذیرش ولایتعهدی

ریان بن صلت می گوید، به امام عرض کردم: ای فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله برخی می گویند شما با آن که نسبت به دنیا اظهار زهد و بی رغبتی می فرمایید، ولیعهدی مأمون را پذیرفته اید. فرمود: خدا گواه است که این کار خوشایند من نبود، اما میان پذیرش ولی عهدی و کشته شدن قرار گرفتم و ناچار پذیرفتم. اضافه بر این من داخل این کار نشدم مگر مانند کسی که از آن خارج است. به خدای متعال شکایت می کنم و از او یاری می جویم.

«ایده آل»

 امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: "يك ساعت فكر بهتر از عبادت يك سال مى‏باشد." از آن حضرت سؤال شد که معنى اين حديث چيست؟ فرمود: "در خانه‏هاى خراب و منازل خالى عبور مى‏كنى و مى‏گویى ساكنان تو كجا هستند؟ چرا سخن نمى‏گویيد؟" سپس در ادامه فرمود: "عبادت، زيادى نماز و روزه نيست، بلكه عبادت تفكر در امر خداوند مى‏باشد."

گاهی اوقات حتما شده با خود گفته ایم: زندگی ایده آل و آن راه و مسیری که خدا از ما خواسته در آن حرکت کنیم، کدام است؟ چگونه می توانیم ایده آل زندگی کنیم؟ اصلا ایده آل ما چیست؟!

هر اصلی که بتواند جوابگوی تمام مسائل زندگی یک فرد یا اجتماع باشد و به عنوان هدف کلی قرار گیرد، آن اصل ایده آل آن فرد یا اجتماع خواهد بود. مثلا کسانی ایده آل خود را اندوختن ثروت قرار داده و همه چیز، وسایلی برای رسیدن به هدف آنان که ثروت است تلقی خواهد شد. همچنین کسانی ایده آل خود را رسیدن به کمالات علمی قرار داده و تمامی شئون انسانی و طبیعی را با عینک علمی می نگرند و مواردی از این دست.

ولی آن چه عقل و تجربه ی تمام تاریخ بشریت نشان داده، این است که هیچ ایده آلی نمی تواند یک فرد آگاه را بدون اینکه از عهده ی تفسیر موقعیت آن فرد در جهان هستی برآید، اشباع نماید. اما تفسیر جدی موقعیت یک فرد آگاه، بدون جوابگویی به سؤال معروف"از کجا آمده ام؟ برای چه آمده ام؟ به کجا می روم؟" امکان پذیر نخواهد بود.

پاسخ به این سؤال رابطه ی مستقیم با درجه ی رشد فکری و روحی ما انسان ها دارد. هر مقدار که رشد روحی و فکری آدمی بیشتر و عالی تر باشد، به همان مقدار توقف او درباره ی امور زودگذر و محدود، امکان ناپذیر خواهد گشت. چون دائما یک احساس ابدیت و اتصال و بهره برداری از ابدیت در روح عظیم آدمی می جوشد و فناپذیری و نسبی بودن اشیا نمی تواند او را به این خواسته برساند. بنابراین انسان باید به یک موضوع بی نهایت از حیث کمال دل ببندد. اما این بینهایت چیست و چگونه شناخته می شود؟

هنگامی که عقل می کاود و بیشتر جستجو می کند، بی نهایت حقیقی را تنها و تنها خدا می یابد و این همان مدعای ادیان الهی است. این جاست که می فهمیم اگر بخواهیم کارگاه هستی را بفهمیم و یا ایده آل در آن زندگی کنیم و بدون تحیر، آن را ترک کنیم، باید برای خود در زندگی موضوع عشق به پروردگار و سرسپردگی به او را انتخاب کنیم و الا، کار این جهان و زندگی دنیایی به پایان خواهد رسید و ما نخواهیم فهمید که از کجا آمده ایم و...

از این رو آن ایده از همه ی ایده ها منطقی تر است که بتواند جوانب مختلف زندگی ما را در بر بگیرد و یکی از راه ها برای شناخت آن، وجدان و تفکر بیداری است که همیشه قاضی، ناظر و مجری آگاه در اختیار ماست.

از همین منظر مولایمان علی بن موسی الرضا (علیه السلام) با بیان ارزش والای تفکر و پندگیری از روزگار، قصد برانگیختن وجدان های خفته و زدودن زنگار غفلت از آن را دارند. تا در نشانه های پروردگار  و فرامینی که او برای سعادتشان صادر کرده است، بیندیشند؛ باشد که آدمی، ایده آل خویش را بیابد...

منبع دانشگاه شیراز

سالروز شهادت ششمين نور سرمدي و رئيس مذهب جعفري،امام جعفرصادق(ع) تسليت باد

 

امام جعفر صادق عليه السلام:

هركه به خدا اعتماد ورزد, خدا مهم دنيا وآخرتش را كفايت كند .

یا امام صادق (ع)

سی ویکم شهريور ماه، سالروز آغاز هفته دفاع مقدس گرامي باد

 

هفته دفاع مقدس گرامی باد

حضرت امام خمینی (ره):

 هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم.

          

حماسه سرخ دفاع مقدس

الگویی پویا

انقلاب اسلامی در پدیدآوری مبانی فکری، فرهنگی و اعتقادی خود، به میزان قابل توجهی با دوران دفاع مقدس آمیخته شده است که نزدیک یک دهه عمر انقلاب را به خود اختصاص داد.

آثار و ویژگی‏های دوران مقدس از نظر دفاع، خلاقیت، ابتکار، مقاومت و روحیه انقلابی، به گونه‏ای است که در صورت توجه جدّی به آن، می‏تواند الگویی پویا برای انقلابیان و آزادی‏خواهان دیگر کشورهای اسلامی و جهان سوم باشد. در این جنگ، گوهر اسلام ناب محمدی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله تبلور یافت و خود اتکایی و بی‏اعتنایی به قطب‏های قدرت، تحقق عینی یافت. این الگو، همچنان چراغ راه نظام سیاسی و تصمیم‌گیرندگان آن به شمار می‏آید

جبهه کفر و اسلام

هشت سال دفاع و مقاومت خستگی‏ناپذیر نظام اسلامی در برابر رژیم بعث، از بزرگ‏ترین حوادث تاریخی است که هرگز فراموش نخواهد شد. این جنگ، در جنگ تاریخی دو جبهه کفر و اسلام ریشه داشت. از این رو، باید فراتر از نگاه ملّی و منطقه‏ای به اهداف، ثمرات و نحوه عملکرد دو طرف جنگ، نظر افکند. این جنگ از حالت جنگ میان دو کشور همسایه، به شکل جنگی بزرگ میان انقلاب و همه مخالفان آن، اعم از ابرقدرت‏های شرق و غرب و وابستگان آن‌ها درآمده بود.

در 31 شهریور 1359 که رژیم صدام، تهاجم سراسری خود را به ایران سامان داد، هرگز بر این پندار نبود که مردم ایران برای دفاع از مرزهای دین و سرزمین و شرافت خود به‏پاخیزند و چنان حوادثی را بیافرینند که دنیا در طول تاریخ به خود ندیده است. مردم ایران در هشت سال دفاع مقدس، در نبردی اعتقادی، دشمن را از دست‏اندازی به حریم باورها و اعتقاداتشان بازداشتند و کشور را از پاره پاره شدن و انقلاب را از خطر نابودی رهانیدند.

جنگ ارزش‏ها

همان‏گونه که انقلاب اسلامی ایران به گفته شهید مظلوم دکتر بهشتی، «انقلاب ارزش‏هاست»، جنگ آن نیز «جنگ ارزش‏هاست»؛ زيرا اسلام، همان انقلاب و دگرگونی در تمامی ابعاد، ارکان، بنیان، حرکت، ایده، هدف و سرنوشتِ جامعه است. دگرگونی و تحول برای بیرون کردن جامعه از تاریکی به نور، از سقوط به عروج، از حیوانیت به انسانیت، از حاکمیت طاغوت و فرهنگ طاغوتی به فرهنگ الهی، از مردگی به زندگی و در یک کلام از ضد ارزش‏ها به ارزش‏ها. بنابراین، انقلاب اسلامی، انقلاب ارزش‏ها خواهد بود و بدون تردید جنگی هم که برای دفاع از آن انجام می‏گیرد، جنگ ارزش‏هاست.

 

بخشی از دستاوردهای دفاع مقدس

 

الف) تبلور اسلام انقلابی

پس از پیروزی انقلاب در ایران، اسلامِ ساکن، جای خود را به اسلام انقلابی داد. ویژگی تجدید حیات اسلامی در دوره جدید، رهبری بود که به دلیل ژرفا، استواری، اخلاص و زلال بودن اندیشه، حرف اول و آخر دین را بیان می‏کرد و توده‏های تشنه اسلام ناب با استفاده از اندیشه جدید، ذهن و جان خود را شستشو می‏دادند و به اسلام ناب امام می‏گرویدند.

از این پس، اسلام انقلابی در عرصة فردی، خانوادگی و مسائل اجتماعی حاکم شد. با وقوع جنگ تحمیلی، اسلام انقلابی از سطح به عمق ارتقا یافت و شور انقلابی، به شعور انقلابی تبدیل شد و جوهره کفرستیزی و مقاومت که از روح اسلام سرچشمه می‏گیرد احیا گردید. در دوران دفاع مقدس، رزمندگان اسلام با الگوگیری از سیرة پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، امامان معصوم علیهم‏السلام و تأسی به عاشورا و امام حسین علیه‏السلام، چهرة حقیقی اسلام را نمایان ساختند. امام خمینی (ره) در پیام به روحانیت در تاریخ 5/12/1367 ضمن برشمردن آثار و برکات جنگ فرمود: « از همه این‌ها مهم‏تر، استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت».

 

ب) روحیه بسیجی

برجسته‏ترین، مهم‏ترین و کاربردی‏ترین ارزش و پیامد جنگ برای جامعه که می‏تواند بن‏مایه و پویایی انقلاب را حفظ کند، ضرورت وجود روحیه بسیجی است. در دوران دفاع مقدس، این روحیه، موجب شکست توطئه‏های دشمنان برای سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. در غیر این صورت، نظام نوپا و کم‏تجربة جمهوری اسلامی در ابعاد سیاسی، نظامی و ...، نمی‏توانست در مقابل آمریکا، شوروی سابق و ارتجاع منطقه دوام بیاورد؛ زیرا توازن قوا در جنگ تحمیلی میان ایران و عراق، به میزان بسیار زیادی به نفع عراق بود. در چنین شرایطی، عنصر اصلی میدان نبرد، شجاعت، فداکاری، قناعت، خودفراموشی، خداخواهی و ... بود که خیل بسیجیان عاشق امام (رحمه‏الله) با روحیه بسیجی، توانستند حامل اصلی این ارزش‏ها باشند و مقاصد دشمنان اسلام را از آغاز جنگ با شکست مواجه کنند.

 

ج) تثبیت نظام جمهوری اسلامی

به طور طبیعی هر نظام نوپای انقلابی، مورد قهر و کینة قدرت‏های مخالف خود قرار می‏گیرد. جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت اسلامی و نفی سلطة شرق و غرب، دشمنان بیشتری داشت که از ابزارهای پیچیده و ناجوانمردانه‏ای برای سرنگونی‏اش استفاده می‏کردند. ورود به جنگ برای هر کشور، حتی قدرت‏های بزرگ بسیار مشکل‏زاست و در بسیاری از موارد، ناممکن است؛ زیرا کنترل افکار عمومی و حفظ آن‌ها در راستای اهداف نظام سیاسی و ادارة اقتصاد کشور، بسیار دشوار می‏نماید. به همین دلیل در دوران دفاع مقدس، از آنجا که مسألة اصلی کشور جنگ بود، امام (ره) و مردم با تمام توان وارد صحنه شدند و همین مسأله، موجب شد دشمن فکر براندازی از راه نظامی را برای همیشه از ذهن خود بیرون کند. بنابراین، جنگ تحمیلی افزون بر تثبیت نظام جمهوری اسلامی، نوعی از بازدارندگی را در روابط با قدرت‏های برتر به وجود آورد.

 

د) شکستن اُبهت ابرقدرت‏ها و ارائه راه جدید

دوران با شکوه هشت سال دفاع مقدس نشان داد که می‏توان سالیان طولانی در برابر تمامی قدرت‏ها و ابرقدرت‏ها ایستادگی کرد.

در طول دوران دفاع مقدس، نظام جمهوری اسلامی نشان داد در صورت هماهنگی داخلی و اقتدار انقلابی، می‏توان خارج از نفوذ قدرت‏ها عمل کرد. چنین عملکردی، ابهت ابرقدرت‏های شرق و غرب را شکست و در جنگی که هر دو قدرت و وابستگان منطقه‏ای آن‌ها در مورد سرکوب انقلاب اسلامی اشتراک نظر داشتند، امام با حمایت مردم و حضور آن‌ها در میدان‏های نبرد، توانست راه جدیدی فراروی کشورهای اسلامی و جهان سوم بگشاید. بر این اساس، به آنان فهماند که تنها راه زندگی با عزّت و خارج شدن از ذلّت و اسارت، «نه» گفتن به قدرت‏ها و اتکا به توانایی‏های خود است.

منبع: دانشگاه شیراز