عید کمال دین، سالروز اتمام نعمت و هنگامه ی اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین (ع) خجسته باد

یا علی (ع)

غدير شناسي

داستان غدير خم

سال دهم هجرت بود و پيامبر از آخرين سفر حج خود باز مي گشت، گروه انبوهي كه تعدادشان را تا صد و بيست هزار رقم زده اند او را بدرقه مي كردند تا اين كه به پهنه بي آبي به نام غدير خم رسيدند.

نيم روز هجدهم ذي الحجه بود كه ناگهان پيك وحي بر رسول خدا صلی الله عليه و آله  نازل شد و از جانب خدا پيام آورده كه: «اي رسول آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده به گوش مردم برسان و اگر چنين نكني رسالت او را ابلاغ نكرده اي و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد كرد» پيامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بيابان بي آب و در زير آفتاب سوزان صحرا فرود آمدند و منبري از جهاز شتران براي پيامبر ساختند و رسول خدا بر فراز آن رفته و روي به مردم كردند.

 

 ابتدا خداي را سپاس فرموده و از بديهاي نفس اماره به او پناه جست و فرمود: اي مردم بزودي من از ميان شما رخت بر مي بندم، آنگاه مي افزايد چه كسي بر مومنين در ارزيابي مصلحت ها و شناخت و تصرف در امور سزاوارتر است همه يك سخن مي گويند خدا و پيامبر داناترند.

 رسول گرامي مي فرمايد: آيا من به شما از خودتان اولي و سزاوارتر نيستم و همگان يك صدا جواب مي دهند كه چرا چنين است. آنگاه فرمود: من دو چيز گرانبها در ميان شما مي گذارم يكي ثقل اكبر  كه كتاب خداست و ديگري ثقل اصغر كه اهل بيت منند. مردم، بر آنان پيشي نگيريد و از آنان عقب نمانيد. آنگاه دست علي (ع) را در دست گرفت و آن قدر بالا برد كه همگان او را در كنار رسول خدا ديدند و شناختند.  سپس فرمود: خداوند مولاي من و من مولاي مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم. اي مردم هر كس كه من مولا و رهبر اويم اين علي هم مولا و رهبر اوست و اين جمله را سه بار تكرار كرد و چنين ادامه داد: پروردگارا، دوستان علي را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدايا علي را محور حق قرار ده و سپس فرمود: لازم است حاضران اين خبر را به غايبان برسانند. هنوز اجتماع به حال خود باقي بود كه دوباره آهنگ روح بخش وحي گوش جان محمد صلي الله عليه و آله را نواخت كه:‌ «امروز دينتان را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پايان رساندم و اسلام را به عنوان دين برايتان پسنديدم» و بدين سان علي (ع) از جانب خداوند براي جانشيني پيامبر (ص) برگزيده شد.

  

سنديت واقعه غدير خم

مرحوم علامه امينى در کتاب الغدير خود نام راويان حديث غدير را به ترتيب زمان زندگى ذكر كـرده اسـت:

در ميان اصحاب رسول خدا (ص ) 110 نفر، در ميان تابعين 84 نفر، در ميان علماى قرن دوم هجرى 56 نفر، در ميان علماى قرن سوم هجرى 92 نفر، در ميان علماى قرن چهارم هجرى 43 نفر، در ميان علماى قرن پنجم هجرى 24 نفر، در ميان علماى قرن ششم هجرى 20 نفر، در ميان علماى قرن هفتم هجرى 21 نفر، در ميان علماى قرن هشتم هجرى 18 نفر، در ميان علماى قرن نهم هجرى 16 نفر، در ميان علماى قرن دهم هجرى 14 نفر، در ميان علماى قرن يازدهم هجرى 12 نفر، در ميان علماى قرن دوازدهم هجرى 13 نفر، در ميان علماى قرن سيزدهم هجرى 12 نفر، در ميان علماى قرن چهاردهم هجرى 19 نفر.

حديث غدير در کتب معتبر اهل سنت از جمله در کتاب «مسند» امام احمد حنبل، در «سنن» ترمذى، «مسند احمد» و در «مستدرك» حافظ ابن عبداللّه حاكم نيشابورى به مضامين مختلف ذکر شده است.

مفهوم عيد

هيجدهم ذي الحجه روز غدير خم را مسلمين خصوصاً شيعيان عيد شمرده اند. لغويون عيد را از مشتقات ماده "ع و د" به معناي بازگشت مي دانند و در  نوروز بازگشت حيات را به پيكر سرد گرامي مي دارند، حياتي كه در هجوم خزان به سردي مي گرايد و در بيداد سرماي زمستان تا مرز نيستي پيش مي رود تا آنجا كه  گويي هرگز نبوده است. 

در مقام تطبيق اين نكته با موازين مكتبي و مذهبي بايد گفت عيد آدمي بزرگداشت بازگشت حيات معنوي انسان است. در چنين باوري نوروز انسان روزي است كه وي به خويشتن باز گردد و گمشده اش را دريابد. مثلاً در ماه مبارك رمضان آدمي بعد از سي روز جهاد و مجاهده با نفس سركش تمام ناخالصي هاي وجودش را ذوب مي كند تا عبوديت ناب در آن تجلي كند و آنگاه عيد فطر است. پس عيد اسلامي بازگشت حيات است و تعيين آن بر عهده شرع اقدس. غدير بنا بر اين تفسير هر دو شرط را دارد يعني هم بازگشت به خويشتن است و هم از طرف شرع مشخص شده است. غدير بازگشت حيات دوباره اسلام است، علاوه اينكه عيد غدير تشريع هم شده است.

در زير به نمونه هايي از رواياتي كه غدير را عيد شمرده اند اشاره مي شود  :

فرات بن ابراهيم كوفي از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه ايشان به نقل از پيامبر اكرم فرمودند :يوم غدير خم افضل اعياد امتي ؛روز غدير بزرگترين عيد امت من است .حسن بن راشد مي گويد از امام صادق عليه السلام پرسيدم: غير از عيد فطر و قربان براي مسلمانان عيد ديگري هم هست؟ فرمودند: بلي و اين عيد از آن دو عيد ديگر با فضيلت تر است .گفتم كدام روز است ؟فرمود: روز هيجدهم ماه ذي حجه عيد غدير خم .عرض كردم: قربانت شوم در آن روز چه اعمالي انجام دهيم؟ فرمودند: روزه بگيريد بر محمد و آلش صلوات بفرستيد ...... يقين بدانيد انبيا عليهم السلام روزي كه وصي خود را نصب مي كردند امر مي كردند كه آن روز  را جشن بگيرند.

 وقتي به سيره ائمه و پيامبر اكرم مراجعه مي شود در مي يابيم كه پيامبر و  امير مؤمنان و ساير ائمه با روز غدير به عنوان يك عيد برخورد كرده و  مسلمانان را به تبريك و تهنيت گفتن به هم دعوت کرده اند. امام حسن عليه السلام روز عيد غدير در كوفه مهماني بزرگي برپا مي داشتند.

 امام علي با فرزندان و گروهي از پيروانش بعد از نماز براي شركت در مجلس  به منزل امام حسن عليه السلام مي رفتند .و پس از اتمام مهماني امام حسن عليه السلام  هدايايي به مردم اعطا مي فرمود .لذا اين حركت امام حسن عليه السلام موجب شد مردم به روز عيد غدير عادت كنند.

اعمال غدير

 حادثه غدير حادثه بزرگي است و عيد غدير عيدي بزرگ و شايد شريفترين عيد مسلمانان است. در بيان ائمه عليهم السلام براي اين روز بزرگ اعمالي وارد شده است كه به برخي از آنان اشاره مي شود:

 1ـ تحكيم بيعت با ولايت

 همانگونه كه پيامبر اكرم بعداز نصب امام علي عليه السلام به امامت مسلمين به جماعت مسلمانان امر كرد كه با او بيعت كنند در سالروز آن حماسه جاويد پيامبر تجديد آن بيعت سفارش شده است. لذا زيارت اميرالمومنين و ساير ائمه مستحب است. به همين منظور ادعيه زيادي نيز وارد شده است.

 2ـ اظهار سرور و شادماني

 در وصف شيعه و شيعيان گفته شده است كه به شادي ما ائمه شادند و به حزن ما محزون و مسلم است كه عيد غدير شادي بخش ترين عيد ائمه است و شادماني شيعه در اين روز فرض است و هارون گويد در روز هيجدهم ذيحجه خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم كه فرمود: حقا كه روز غدير روز عيد فرح و سرور است .در روز عيد غدير اظهار فرح و  امير المومنين علي عليه السلام نيز فرمودند :

 در روز عيد غدير اظهار فرح و شادماني کنید و برادران مسلمان خود را نيز شاد گردانيد. 

 3ـ مصافحه كردن

 مصافحه يا دست دادن از آداب اسلامي است و در روز عيد غدير به آن تاكيد بيشتري شده است. امام علي عليه السلام فرمودند: روز عيد غدير هنگامي كه  يكديگر را ملاقات مي كنيد با هم مصافحه کنید.

 ذكر مخصوص اين روز نيز هنگام مصافحه سفارش شده است؛ الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکین بولایت اميرالمومنين و الائمه عليهم السلام .ترجمه سپاس خداي را كه ما را از جمله درآويختگان به ولايت اميرالمؤمنين علي و ائمه عليهم السلام قرار داد. 

 4ـ پيمان اخوت و برادري

 از برنامه هاي اسلام ايجاد اخوت و برادري است. و به همين منظور پيامبر اكرم بين مسلمانان مهاجرين و انصار پيمان برادري بست و با پيمان اخوت علي را با خويش برادر نمود و در برخي از زيارات كه خطاب به پيامبر مي خوانيم: السلام عليك و علي اخيك علي بن ابيطالب عليه السلام يعني سلام بر تو و برادرت علي اشاره به همين برادري است .پيمان برادری و عقد اخوت بستن از اعمال وارده در روز غدير است و صيغه مخصوصي دارد كه در مفاتيح الجنان آمده است.

 5ـ احسان و انفاق

احسان و انفاق از دستورات ويژه اسلامي است. اما در ايام بزرگ مثل عيد غدير بر  آن تأكيد بيشتري شده است. در سيره امام حسن عليه السلام است كه ايشان روز عيد غدير مهماني مي داد و شخص  امام علي عليه السلام نيز در آن مراسم شركت مي كرد .

 6ـ صله رحم

صله رحم از پسنديده ترين آداب اسلامي است و شرع مقدس اسلام بر مطلب تأكيد فراوان نموده است. اما در روز عيد غدير بر اين نكته سفارش بيشتري شده است. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: از كارهايي كه در روز عيد غدير مستحب است صله رحم است. 

 7ـ رفع حاجت مؤمنان

رفع حاجت مومنان از جمله اعمالي است كه اسلام براي آن ارزش خاصي قائل شده  است و ائمه آن را از چند طواف برتر مي دانند. در روز غدير اين عمل فضيلت بيشتري دارد. امام علي عليه السلام فرمودند :

كسي كه مؤمنان را در روز غدير تكفل كند نزد خداي متعال من ضامنش هستم  كه از كافر شدن و پريشان شدن در امان باشد یعنی رفع حاجت مؤمنان سبب عاقبت به خيري است .

8ـ غسل كردن و لباس نو پوشيدن

امام صادق عليه السلام فرموده اند در روز عيد غدير پاكيزه ترين لباسهاي خود را بر تن بپوش. با غسل طهارت معنوي حاصل مي شود و با نظافت طهارت ظاهري.

9ـ تشكيل اجتماع

در روز عيد غدير به جهت يادآوري روزي كه پيامبر به امر خداوند علي عليه السلام را به امامت امت اسلامي نصب كرد، بجاست در مراكز گوناگون گرد آييم و به ياد آن روز بزرگ و ثمراتش شادمان باشيم. ائمه سفارش كرده اند كه به جهت يادآوري مقام محمد صلوات الله عليه و آل او عليهم السلام اجتماعات تشکیل بشود .و خود نيز از اين گونه اجتماعات برپا مي داشتند .

10ـ دعا روزه و عبادت

روزه و دعا از اعمالي است كه در همه اعياد مورد سفارش و تأكيد است خاصه در روز عيد. غدير حسن بن راشد گويد: از امام صادق عليه السلام درباره عيد غدير پرسيدم و حضرت فرمود: اين عيد از عيد قربان و فطر برتر است. آن روز را روزه بگيريد و بر محمد و آلش زياد صلوات بفرستيد.

منبع: سایت دانشگاه شیراز

سالروز ولادت دهمین حجت برگزیده­ ی الهی و هدایت گر آسمانی،حضرت امام علی بن محمد الهادی(ع) مبارک باد.

یا امام هادی (ع)

ولادت امام هادی علیه السلام / صبح روشن هدایت

شناسنامه مبارک

امام هادی علیه السلام ، شاخه ای برومند از شجره نبوت و شاخساری بالنده از درخت پرشاخ و برگ امامت است که خداوند به وسیله او و پدران بزرگوارش، کلمه توحید را برافراشت. بنا بر قول مشهور، دهمین پیشوای شیعیان، در نیمه ذیحجه سال 212 هجری قمری در «صریّا» به دنیا آمد. نام مبارکش، علی؛ کنیه اش، ابوالحسن؛ لقب هایش،  نجیب، مرتضی، عالم، فقیه، ناصح، امین، مؤتَمَن،  طیّب و مشهورتر از همه، هادی و نقی است. پدر آن گرامی، پیشوای نهم، حضرت امام جواد علیه السلام و مادرش، بانوی گران قدر و بافضیلتی به نام سمانه مغربیه است. قدر و منزلت این بانوی گرامی به اندازه ای بود که امام هادی علیه السلام درباره اش فرمود: «مادرم، عارف به حق و اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود و خداوند نگهبان اوست».

محیط رشد

امام دهم در خانه و محیطی چشم به جهان گشود که فضای آن آکنده از عطر دل انگیز دانش، معنویت، تقوا، اخلاص و بندگی خدا بود و هر لحظه و روزی از زندگی آن حضرت، در دامان مادر پاک دامن و مهربان و مکتب سازنده و تربیتیِ پدر بزرگوارش می گذشت. از این رو، دریچه هایی از دانش و معرفت و کمال بر رویش باز می شد و فضای خانه دلش را فروغی تازه می بخشید. محیط پرورشی امام هادی علیه السلام از نظر سیاسی و فرهنگی از ویژگی خاصی برخوردار بود. از یک سو، شاهد تلاش های مداوم علمی و فرهنگی پدر ارجمندش به منظور تثبیت پایه های امامت بود و از سوی دیگر، می دید که دستگاه خلافت می کوشد ارتباط امام نهم را با پایگاه های مردمی قطع کند.

امامت و رهبری

امام هادی علیه السلام پس از شهادت پدر گرامی اش، حضرت جوادالائمه علیه السلام ، در هشت سالگی بر مسند امامت قرار گرفت. این، خود، از روشن ترین کرامت ها و معجزه ها است؛ زیرا که عهده دار شدن چنین مقام و مسئولیت مهمی در دوران کودکی مگر به خواست و تأیید خداوند متعالی ممکن نیست. پس در سایه ارتباط با عصمت و علم و قدرت ربوبی است که کودک خردسالی می تواند این مقام را به دست گیرد و به تمامی پرسش ها و شبهه ها پاسخ صحیح دهد و در مشکلات و مسیرهای پرفراز و نشیب دنیا، رهبر مردم باشد.

رفع شبهه

پیشوایان الهی به خواست خداوند در راستای اعتلای دین حق، از تربیت های خاصی برخوردار می گردند، به گونه ای که شایستگی آن را می یابند در دوران خردسالی، دارای ارزش ها و کمالات در سطح عالی گردند که در افراد عادی چنین چیزی ممکن نیست. خداوندی که توانایی هایش نامحدود است، چه مانعی دارد به دلیل اهداف مهم تر، به کودکی خردسال، شایستگی امامت بدهد؛ چنان که دلایل استوار و نشانه های امامت و معجزه هایی که از امام هادی علیه السلام در همان دوران خردسالی نمایان گشت، نشان دهنده آن بود که مورد لطف خاص خداوندی قرار گرفته است؛ همانند سلیمان و عیسی و یحیی علیهم السلام که در دوران کودکی به مقام پیامبری رسیدند.

ویژگی های اخلاقی

امام هادی علیه السلام ، نمونه انسان کامل و مجموعه سترگی از اخلاق اسلامی بود. ابن شهرآشوب درباره حضرت می نویسد: «امام هادی علیه السلام ، خوش خوترین و راست گوترینِ مردم بود. کسی که او را از نزدیک می دید، خوش برخوردترین انسان ها را دیده، و اگر آوازه اش را از دور می شنید، وصف کامل ترین فرد را شنیده بود. هرگاه در حضور او خاموش بودی، هیبت و شکوهش تو را فرا می گرفت و هرگاه اراده گفتار می کردی، بزرگی و بزرگواری اش بر تو پرده درمی انداخت. او از دودمان رسالت و امامت، میراث دار جانشینی و خلافت، شاخساری از درخت پربرگ و بار نبوت و میوه سرسبد درخت رسالت بود».

انس با معبود

پیشوایان معصوم علیه السلام در بالاترین درجه مقام شناخت حق تعالی قرار داشتند و همین درک و بینش عمیق، موجب ارتباط و انس همیشگی آنان با خداوند می گردید. امام هادی علیه السلام همچون نیاکان پاکش، برتر از همگان بود و آن گونه که سزاوار مقامش بود، بیش از همه معاصران خود به عبادت و تهجّد می پرداخت. قطب راوندی در این زمینه می گوید: «حضرت علی بن محمد هادی علیه السلام مانند پدران بزرگوارش با فرا رسیدن شب، رو به قبله می کرد و به عبادت می پرداخت و لحظه ای از عبادت دست نمی کشید».

بخشش

بخشندگی و سخاوتمندی با جان و روح اهل بیت علیهم السلام آمیخته است و آن بزرگواران همواره با بخشش های خود، موجب شگفتی دیگران می شدند. گاه سخاوتمندی آنان به قدری بود که شگفتی همگان را بر می انگیخت. در این زمینه، در توصیف امام هادی علیه السلام آمده است: «انفاق آن حضرت به قدری بود که جز پادشاهان، کسی توانایی انجام آن را نداشت و مقدار بخشش های ایشان تا آن زمان از کسی دیده نشده بود و در اندیشه ها جای نمی گرفت».

سخت کوشی

دهمین سپهر نورانی امامت، حضرت امام هادی علیه السلام ، با دوری از خود برتربینی و امیال نفسانی، برای تأمین نیازهای خود و خانواده اش سخت تلاش می کرد و به کشاورزی می پرداخت. علی بن حمزه می گوید: «امام هادی علیه السلام را دیدم که در زمین خود مشغول کار و تلاش است، به گونه ای که بدن مبارک ایشان غرق عرق شده بود. عرض کردم: فدایت شوم دیگران کجایند که به جای شما کار کنند و نگذارند شما زحمت بکشید؟ امام هادی علیه السلام فرمود: ای علی! آن کس که بهتر از من و پدرم بود، در زمین خود کار کرد. عرض کردم: آن کس که بود؟ فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام و همه پدرانم با دست خود کار می کردند. کار کردن، شیوه پیامبران، رسولان و انسان های شایسته است».

پرتوی از کلام نور

جایگاه اطاعت پروردگار

دوری از راه راست و پیمودن طریق خطا و گمراهی، پیوسته با ترس و تشویق همراه است. آن که به اطاعت و فرمانبرداری پروردگار می پردازد، افزون بر داشتن روحی قوی و سالم، چون راه راستی و درستی را می پیماید، تشویش خاطر و اضطراب ندارد و خشم و غضب مردم هم در برابر خشم الهی برای او مهم نیست. برای چنین شخصی، رضایت خداوند، محور تمام برنامه ها و رفتارهاست. امام هادی علیه السلام در این باره می فرماید: «هر آن کس که طاعت و فرمانبرداری پروردگار را در پیش گیرد، هرگز از غضب و خشم مخلوق، هراسی به دل خود راه نمی دهد و هر کس خالق را به خشم آورد، یقین کند که به غضب پروردگار دچار می شود».

پاکیزگی

دهمین ستاره تابناک آسمان امامت و ولایت، مسلمانان را به پاکیزگی و آراستگی فرا می خواند و می فرماید: «خداوند، زیبایی و آراستگی را دوست دارد و آلودگی و آشفتگی را برای مؤمن نمی پسندد. خداوند دوست دارد اثر نعمت خود را بر بنده اش ببیند و او باید جلوه های عطای خدایی را نشان دهد.» پرسیده شد: اثر نعمت چگونه ظاهر می شود؟ حضرت فرمود: «لباس خود را پاکیزه نگه دارد، خود را خوش بو کند و خانه اش را نیکو بدارد».

نحسی ایّام

دین اسلام با تمام عادت ها و سنت های جاهلی، از جمله اعتقاد به شومی و نحسی بعضی از روزها به نبرد برخاست و آشکارا اعلام کرد روزها در بد و نیک انسان نقشی ندارند. آنها نه سودی می رسانند و نه موجب زیانی می شوند و تمامی حوادث، بر اساس سنت های تغییرناپذیر هستی جریان دارد و سررشته تمام رویدادهای جهان به دست خداوند متعال است. امام هادی علیه السلام به یکی از یاران خویش فرمود: «به راه خطا مرو و روزها را در احکام الهی مؤثر ندان و نقشی به عهده آنها مگذار». بر اساس فرمایش امام، رفتار و گزینش های آدمی است که مسیر تیره بختی یا سعادت او را رقم می زند و در این اندیشه، روزها را تقصیری نیست.

منبع: سایت دانشگاه شیراز

عید سعید قربان عید عبودیت و بندگی، بر تمامی مسلمانان در سراسر گیتی خجسته باد.

عید قربان مبارک

عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (رزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا مى رسد ، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کرده قربانى مى کند تا سبکبال شود.

صدای پای عید می آید. عید قربان عید پاک ترین عیدها است. عید سر سپردگی و بندگی است. عید بر آمدن انسانی نو ، از خاکسترهای خویشتن خویش است. عید قربان عید نزدیک شدن دل هایی است که به قرب الهی رسیده اند. عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.

و اکنون در منایی ، ابراهیمی ، و اسماعیلت را به قربانگاه آورده ای . راستی اسماعیل تو کیست؟ چیست؟ مقامت؟ آبرویت؟ موقعیتت، شغلت؟ پولت؟ خانه ات؟ املاکت؟ ... ؟

این را تو خود می دانی ، تو خود آن را ، او را – هر چه هست و هر که هست – باید به منا آوری و برای قربانی ، انتخاب کنی ، من فقط می توانم " نشانیها " یش را به تو بدهم :

آن چه تو را ، در راه ایمان ضعیف می کند ، آن چه تو را در "رفتن" ، به "ماندن" می خواند ، آن چه تو را ، در راه "مسئولیت" به تردید می افکند ، آن چه تو را به خود بسته است و نگه داشته است ، آن چه دلبستگی اش نمی گذارد تا " پیام" را بشنوی ، تا حقیقت را اعتراف کنی ، آن چه تو را به "فرار" می خواند آن چه ترا به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند ، و عشق به او ، کور و کرت می کند ابراهیمی و "ضعف اسماعیلی" ات ، تو را بازیچه ابلیس می سازد.

در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت ، در زندگی ات تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش ، از بلندی فرود می آیی ، برای از دست ندادنش ، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی ، او اسماعیل توست، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد ، یا یک شیء ، یا یک حالت ، یک وضع ، و حتی ، یک " نقطه ضعف" !

فراموش مکن : انسان مسافر چند روزه کاروان زندگى است. اما به یادآر « اسماعیل تو کیست؟ »

هفتم ذی الحجه، سالروز شهادت امام مؤمنان و پنجمین پیشوای شیعیان،امام محمد باقر (ع) تسليت باد

یا امام محمد باقر (ع)

شهادت احیاگر دانش و دین

ابلاغ سلام پيامبر (حدیث جابر)

جابر بن عبدالله انصاری از صحابه ی وفادار حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود که خداوند تعالی او را عمری طولانی بخشیده بود. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمودند: « ای جابر تو زنده خواهی ماند تا فرزندی از تبار مرا دیدار کنی که از فرزندان حسین علیه‌السلام است. نام او محمد است و او علم دین را از هم می‌شکافد؛ سپس او را باقر لقب می‌دهند. هر گاه او را دیدی، سلام مرا به او برسان.» جابر زنده ماند تا امام محمد باقر علیه‌السلام را در کودکی ملاقات نمود. پس سلام رسول خدا صلی الله علیه و آله را به ایشان رسانید و گفت: «سوگند به خدای کعبه که این شمایل و خصال رسول خدا صلی الله علیه و آله است که در تو می‌بینم». و به راستی امام محمد باقر علیه‌السلام در صورت و سیرت و در مکارمِ اخلاق بسیار به جدّ بزرگوارش شباهت داشت.

گستره ی علمی امام

در توصیف گستره ی دانش و مقام علمی امام محمد باقر علیه‌السلام، همواره همه ی تاریخ‌نویسان و راویان اظهار عجز و ناتوانی کرده‌اند. در تاریخ آمده است: وقتی داناترین و دانشمندترین افراد نزد آن حضرت حاضر می‌شدند، همواره در کنار گستره ی علم امام، چونان قطره‌ای در کنار دریا بودند. او همانند جدّ بزرگوارش رسول خدا (ص) و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب ـ که درود خدا بر آنان باد ـ چشمه ی حکمتی بود که یکسره تشنگان علم و آگاهی را سیراب می‌نمود و هرگز لبی را تشنه و محروم وا نمی‌نهاد.

مکارم اخلاق امام

امام محمد باقر علیه‌السلام چونان اجداد بزرگوار خود، معدن مکارم اخلاق و صفات بسیار نیکو بود. او بسیار متواضع و فروتن بود. با این‌که برای امرار معاش خود، مشقّت بسیار متحمل می‌شد، امّا آنچه به دست می‌آورد، بی‌حساب می‌بخشید و احسان می‌کرد. آن امام معصوم، گاهِ عبادت بسیار می‌گریست و به درگاه خدا بسیار خاضع و هراسان بود. لبان مبارکش یکسره به ذکر مشغول بود و خانوادة خود را بسیار به خواندن قرآن و گفتن ذکر ترغیب می‌نمود.

امام و خلفای بنی امیه

خلافت امویان در طول تاریخ همواره با ستمکاری‌ها و تاریک‌دلی‌های بسیار همراه بود. در دوران خلافت آنان، علویان غالباً تحت فشارهای سنگین از جانب آنان بودند. در این میان، بخششی کوتاه امّا پر بار از دوران هجده ساله ی امامت امام محمد باقر علیه‌السلام در زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز واقع شده بود. این خلیفه ی اموی در دوران کوتاه حکومت خود، بسیاری از اموال بیت‌المال را به جای خود بازگرداند. بدعت شوم و ننگین دشنام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام را که خلفای اموی در سخنرانی‌ها رایج کرده بودند، از میان برداشت. فدک را به اهل بیت عصمت بازگرداند و راه بر نقل احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله گشود. هر چند حکومت او از سوی امام معصوم تأیید نشده بود و بدین جهت غاصبانه شمرده می‌شد، امّا او به اندازة توان خود از ظلم‌های موجود در جامعه کاست، تا آن جا که امام محمد باقر علیه السلام درباره ی او فرمود: «عمر بن عبدالعزیز نجیب دودمان بنی امیه است.»

پیروزی افتخارآمیز

یکی از حوادث پر افتخار در دوران پربار امامت امام محمد باقر علیه‌السلام، سفر آن حضرت به شام است. این سفر که در ابتدا با اجبار و تهدید از سوی هشام بن عبدالملک، خلیفة اموی انجام گرفت، به یُمن عظمت امام به سفری ثمربخش و مفید برای جهان اسلام بدل گردید؛ چرا که در طول سفر در برخوردها و ملاقات‌های امام در محافل مختلف، هربار، عظمت مقام امام بیشتر شناخته شد و افراد بیشتری به مقام امامت و ولایت ایشان اذعان نمودند؛ آن گونه که هشام مجبور شد امام را به مدینه بازگرداند.

ایمان و حیا

یکی از اصولی که در اسلام بر آن بسیار تأکید شده و مورد توجه قرار گرفته است، مسألة حیا و عفت است. امام محمد باقر در این باره می‌فرمایند: «حیا و ایمان با ریسمانی به هم پیوسته‌اند. پس اگر یکی از آن‌ها از میان برود، به همراهش دیگری نیز از میان می‌رود». این بدان معناست که کسی که حیا و عفت ندارد، از نور روشن ایمان نیز بی‌بهره است. خداوند همة پیروان آن امام معصوم را از چنین حرمانی در امان دارد.

عمل نیکو در دنیا و آخرت

اسلام دین محبّت، مهربانی و یاری است. دستورات درخشان این دین مبین، همواره انسان را به سوی اخلاق نیکوی انسانی فرا می‌خواند. امام محمد باقر علیه السلام پنجمین پیشوای مسلمین جهان، در باب مکارم اخلاق می‌فرمایند: سه عمل است که از اعمال نیکو در دنیا و آخرت است. یکی آن که عفو کنی کسی را که بر تو ستم کرده است و بپیوندی، با آن که از تو بُریده است و بردباری کنی با آن که با تو از سر جهل و نادانی رفتار نموده است.

خُلق نیکو

امام محمد باقر علیه‌السلام، امام مهر و مهربانی، امام رحمت و لطف و چشمه‌سار خصایل نیکوی انسانی و مکارم اخلاق است. کلمات بسیاری از آن امام همام، در باب خلق و خوی نیکوی اسلامی، در کتب حدیث نورافشانی می‌کند. در یکی از این کلمات، آن امام بزرگوار چنین می‌فرمایند: «چهره ی خرم و روی باز، وسیلة دوستی و تقرب به خدا و ترشرویی وسیلة دشمنی و دوری از خداست.

در پرتو کلام امام

در سالروز جانسوز شهادت پنجمین پیشوای شیعیان امام محمد باقر علیه‌السلام، امام راستی‌ها و نکویی‌ها، به کلام پر گهرش آتش اندوه دل را فرو می‌نشانیم و از پرتو نورش بهره می‌گیریم. این امام همام در باب مکارم اخلاق و صفات نیکوی انسانی در اسلام می‌فرمایند: «آن که راستگو و صادق باشد، عملش پاکیزه است. آن که نیّت نیکو دارد، روزیش زیاد می شود و آن که با خانواده‌اش خوش رفتار باشد، عمرش طولانی می‌شود.»

باقرالعلوم

امام محمد بن علی بن الحسین علیه‌السلام، پنجمین نور درخشان آسمان امامت و هدایت، ملقب به «باقرالعلوم» بود. این لقب از آن جهت بود که امام محمد باقر علیه‌السلام، مجهولات و نادانسته‌های علم را می‌شکافت، تاریکی جهل را می‌درید، در دریای علم غوطه‌ور می‌شد، نور علم می‌پراکند و گهرهای فراوان از دریای جوشان علم به شیفتگان و پیروان خود می‌بخشید. بدین جهت او را «باقر العلوم»، یعنی شکافنده ی دریچه‌های علم می‌خواندند.

فرا رسيدن سالروز شهادت مظلومانه ی جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، امام محمد تقی(ع) تسلیت باد

یا جواد الائمه (ع) ادرکنی

جواد الائمه

در غم شهادت امامی به سوگ نشسته ایم که در بیست و پنج سالگی به سوی اجدادش رخت بربست. مردی که بیست و پنج سال، خورشید را به خجلت واداشت، بیست و پنج بهار را رویاند و شکوفاند و خود فروزان تر از خورشید، تابید و درخشید. و اینک، کودکان پژمرده و داغدار و گریان، بهانه گیران سایه دست هایی اند که بر سرشان باران مهر ببارد و بر دامانشان گل عاطفه نثار کند. هم اکنون، پاره زخم های دلمان، سرباز کرده است و قناتی از غم، در قنوت نگاه مان جاری است. اینک، نِشتر درد به جام ها نشسته و غوغای رنج در انبوده دیدگان مظلوم، جا خوش کرده است. اینک، امام جواد علیه السلام به رحمت خدا پیوسته است و اهل ولا را به هجران خویش مبتلا ساخته است. او با شهادتش دل های شیعه را سوزاند و ما را به سوگ نشاند. آری، کدام دیده است که بر مظلومیت آن شهید جوان نگرید؟ سلام به امام محمدتقی علیه السلام که جوادالائمه و امام جوادان و راد مردان و جوانمردان است

ولادت امام علیه السلام

امام محمدتقی علیه السلام در دهم رجب سال 195 ه . ق به دنیا آمد. نام آن حضرت محمد و کنیه او ابوجعفر و مشهورترین القاب او تقی و جواد است. نام مادر امام محمدتقی علیه السلام «سبیکه» است و امام رضا علیه السلام او را «خیزران» نامید. این بانوی گرامی از خاندان «ماریه قبطیه»، همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، و در فضایل اخلاقی از برترین زنان عصر خویش بود.

میراث علمی امام محمدتقی علیه السلام

در دوران امام محمدتقی علیه السلام به علت فشار و خفقان حاکم بر جامعه، مردم با نوشتن نامه به امام و دریافت جواب از آن حضرت، با ایشان ارتباط داشتند. با این که آن حضرت در 25 سالگی به شهادت رسیدند، علاوه بر مطالبی که درباره اصحاب و یا کتب آنها از امام تقی علیه السلام روایت شده بیش از 220هزار حدیث پیرامون مسایل مختلف اسلامی از آن حضرت در دسترس ما قرار دارد و 120 نفر از ایشان روایت کرده اند. شیخ طوسی(ره) 113 تن از راویان حدیث امام تقی علیه السلام را بر شمرده است. از این مقدار حدیث که از آن امام نقل شده می توان به عظمت علمی و احاطه ایشان بر مسایل فقهی، تفسیری، عقیدتی و دعا و مناجات پی برد. این احادیث از سوی دیگر کمالات اخلاقی آن حضرت را آشکار می سازند. بخش عمده روایات فقهی امام را باید در نامه هایی که در پاسخ اصحاب به بلاد مختلف اسلامی فرستاده اند جستجو کرد.

شاگردان مکتب امام محمدتقی علیه السلام

امامان پاک، همچون پیامبر گرامی پیوسته در تعلیم و تربیت مردم می کوشیدند. آنان، در تمامی اوقات ملتزم به راهنمایی و تربیت مردم بودند. رفتار و گفتار و معاشرت و حتی هر گوشه از زندگی روزمره آنان، آموزشگر کسانی بود که با آنان تماس داشتند؛ هر کس درهر وقت با آنان می نشست برایش ممکن بود که ازاخلاق و دانش آنان بهره مند شود و اگر سؤالی داشت، می توانست مطرح کند و پاسخ آن را بشنود. اما از آنجایی که حکومت می کوشید مردم با امام جواد علیه السلام به طور آزاد تماس نداشته باشد، اصحاب و شاگردان و راویان امام جواد علیه السلام بسیار محدود بودند؛ به عنوان نمونه، اصحاب و شاگردان و راویان قریب 120 نفرند و این گویای آن است که در زمان آن گرامی تماس مردم با ایشان تا چه اندازه محدود بوده است. ولی در عین حال در میان همین افراد معدود، چهره های درخشانی همچون علی بن مهزیار، زکریا بن آدم و محمد بن اسماعیل وجود داشتند.

امام جواد علیه السلام تثبیت کننده اصل امامت

از آنجایی که رسیدن به مقام امامت امت در سنین خردسالی با عقل ظاهربین گروهی از مردم قابل توجیه نبود، پرسش های دشوار و پیچیده ای مطرح می کردند تا به خیال خام خود، حضرت امام جواد علیه السلام را در میدان رقابت علمی شکست دهند. اما امام جواد علیه السلام با پاسخ های روشن از این آزمون ها سربلند بیرون آمده، هرگونه تردیددرمورد امامت خود را از بین برد و اصل امامت راتثبیت کرد.ازاین رو در زمان امام هادی علیه السلام این موضوع مشکلی ایجاد نکرد؛ زیرا برای همه روشن شده بود که در برخورداری از این منصب الهی، خردسالی تأثیری ندارد.

نفی حکومت های ستمگر

امام جواد علیه السلام در موارد بسیار، علاوه بر این که دلایل صلاحیت خویش را برای رهبری جامعه برمی شمردند، بر نااهلی و شایسته نبودن دو حاکم وقت، مأمون و معتصم، اصرار داشت و با شیوه های مختلف گفتاری و رفتاری این را به مردمان می فهماند. چون مأمون نتوانسته بود قداست اما را خدشه دار کند و تمام اقدامات خود را نافرجام می دید، تصمیم به قتل آن حضرت گرفت. امام جواد علیه السلام همزمان دو کار می کرد: ایشان در کنار تبیین و تثبیت امامت خویش، صلاحیت حاکمان ستمگر را نفی، و متناسب با اوضاع سیاسی ـ اجتماعی نارضایتی خود را در برابر حکومت جور به دیگران گوشزد می کرد و انزجار خود را از ستم و ستم پیشگان در گفتار و کردار به گوش مردم می رساند. به فرموده مقام معظم رهبری، امام جواد علیه السلام به رغم دوران کوتاه زندگی اش نمودار و نشانه مقاومت است. او با تمام وجود با قدرت مزدور و ریاکار مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب نشینی نکرد. امام علیه السلام تمام اوضاع دشوار راتحمل کرد و با همه شیوه های ممکن به مبارزه ادامه داد.

ای امام

ای مقدس ترین مرد پاک، ای امام، فریاد کن، ای پرستوی پرواز کرده از شهر ظلمت ای جواد؛ و فراموش مکن که ملتی سر در هوای عشق تو داردو با یاد و نام تو از گمراهی و جهل به سوی نور پرواز می کند. اوج می گیرند تا پرندگان بام حرم پدر بزرگوارت شوند. پدری که گرچه خود غریب و غریبانه به سرمی برد اما خورشید حرمش گرمابخش دل های خستگان و درماندگان است. ای چشمه جوشان عشق، ای طنین عدل و ایمان و ای مشعل فروزان تمام تاریخ، جلوه کن و با جلوه گری ات سیمای پرطراوت اسلام را رونق ببخش. ای رهبر رهپویان روشنایی، توسل به تو، توسل به حضرت رضاست. ای بلبل سخن سرای باغ ایمان، پرهیزگار پند دهنده، نیای آفتاب و نسیم فرح بخش معنا، اگر چه در هاله ای از زمان فرو رفته ای و بودن با تو، بر ایمان آروزی دست نایافتنی است، اما نام و یاد فداکاری هایت همچنان کتاب ره گشای زندگیمان است و زنجیر اتصال به امام و ولایت. یا جوادالائمه، تو آن گل خوشبوی برگزیده ای که هر صاحبدلی تو را به سینه جان خویش می آویزد و عطر و بوی حیات از تو می شنود.

هشدار به ستمگران

فراخوان جامعه به مقابله و معارضه با ستم و به طور کلی ایجاد روحیه ستم ستیزی درجامعه از جمله اقدامات مهم رهبران الهی و آسمانی است. چرا که تا جامعه به چنین درک و فهمی نایل نیاید از خود تحرکی نشان نمی دهد. یکی از اهداف پیامبران، تبیین عدالت و راه های تحقق آن است. موضع ستم ستیزی امام محمدتقی علیه السلام ، هم درگفتار و هم در عمل، کاملاً آشکار است؛ به عنوان نمونه آن گرامی درباره سمتگران و سزای آنان، چنین هشدار می دهد: «روز اجرای عدالت برای ستمگر سخت تر از روز ستمکاری برای ستمدیده است». در پرتو این گفتار، امام علیه السلام نه تنهانفرت و انزجار خود را بیان می کند، بلکه هشداری به همه ستمگران می دهد که روز به کیفر رساندن آنان به مراتب سخت تر از روزی است که آنان در پناه قدرت چند روزه و موقتی خویش، بر مظلومان و ضعیفان ستم می کنند.

طرح شهادت امام

از آنجایی که موقعیت سیاسی، نفوذ اجتماعی و فعالیت های گسترده امام جواد علیه السلام از نظر معتصم و دست اندرکاران حکومت پنهان نبود، وی پس از استقرار در مسند خلافت و بیعت گرفتن از مردم، بلافاصله به سراغ امام جواد علیه السلام رفت و درصدد کنترل ایشان برآمد. امام را به بغداد فراخواند و وی را تحت نظر قرارداد تا از گسترش نفوذ سیاسی ـ اجتماعی امام علیه السلام جلوگیری کند. اما با نافرجام ماندن سیاست کنترل، درصدد به شهادت رساندن امام برآمد. از این رو نخست درباریان را واداشت تا حضرت را متهم به قیام علیه حکومت کنند. اما با شیوه هایی که امام در پیش گرفت، این طرح نقش بر آب شد. سرانجام درعین ضعف و ورشکستگی سیاسی ـ اجتماعی، از نارضایتی همسر امام بهره بردند و او را عامل اجرای نقشه شوم معتصم ساختند. دستگاه ظلم و قساوت، امام را در سن 25 سالگی در بغداد به شهادت رساند و شیعیان را در سوگ نشاند.

منبع وب سایت دانشگاه شیراز