شب‏هاي قدر، اوج پر گشودن در فضاي نيايش و بندگي و نهايت شکوفايي رحمت الهي بر بندگان است

بسم الله الرحمن الرحیم * انا انزلناه فی لیلة القدر * و ما ادراک ما لیلة القدر * لیلة القدر خیر من الف شهر * تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر * سلام هی حتی مطلع الفجر

به نام خداوند بخشایشگر مهربان v ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم v و تو چه می‌دانی شب قدر چیست؟! v شب قدر بهتر از هزار ماه است v فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان هر امری را نازل می‌کنند v شبی است سرشار از سلامت تا طلوع سپیده. (قرآن کریم، سوره قدر)

 

شب مبارک قدر

معنای قدر 

اساساً قدر به معنای اندازه‌گذاری است و ظاهراً منظور قرآن کریم از گذاردن نام قدر بر این شب پرعظمت، تعیین و مشخص کردن جزئیات امور مربوط به تمامی مخلوقات در آن می‌باشد. به بیان روشنتر در این شب، حوادث و اتفاقات مانند مرگ و زندگی، سعادت و شقاوت، رزق و روزی و ... برای انسانها و حوادث طبیعی جاری شدن سیل، وقوع زمین لرزه و ... در رابطه با سایر کاینات معین و مشخص می‌گردد. آیه شریفه سوره دخان هم در توصیف شب قدر، این مطلب را تأیید می‌کند. خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: "در آن شب هر حادثه‌ای که باید واقع شود خصوصیاتش مشخص و معین می‌شود."

در شب قدر چه روی می‌دهد؟

با کمی جستجو در آیات قرآن کریم که در آنها سخن از نزول ملائک به میان آمده، می‌توان نزول ملائک را از نظر هدفی که در نزول خود دنبال می‌کنند به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته از نزول آن است که ملائک نازل می‌شوند تا امر و فرمانی از فرامین الهی را که به آنها محول می‌گردد، اجرا نمایند؛ نظیر نزول ملائک به منظور یاری مؤمنان در جنگ بدر و حنین و سایر عرصه‌ها، نزول فرشتگان برای گرفتن جان افراد، و یا نزول ملائک جهت اجرای عذاب الهی نظیر آنچه که در مورد قوم لوط به وقوع پیوست و ...

نوع دیگر نزول فرشتگان الهی، فرود آمدن آنان به منظور ابلاغ و رساندن پیام خداوند است. به وضوح روشن است که هر پیام یک دریافت کننده و مخاطبی دارد که آن پیام برای او فرستاده شده است، در نتیجه در این نوع از نزول سر و کار ملائک از طرفی با فرستنده و از طرفی دیگر با دریافت‌کننده پیام است، به بیان دیگر ملائک الهی باید پیام خود را پس از آنکه از خداوند دریافت نمودند بر کسی عرضه کنند یا به عبارت دیگر بر مخلوقی از مخلوقات او نازل شوند. نمونه‌ای از این نزول، نزول جبرائیل امین در طول 23 سال بر رسول اکرم می‌باشد که پیامهای الهی را به طور پیوسته بر آن حضرت نازل می‌نمود.

حال باید ببینیم که نزول ملائک در شب قدر، جزو کدام یک از دو حالت فوق است. در آیه 4 سوره قدر خداوند از نزول ملائک و فرامین الهی سخن به میان آورده است. در حقیقت با رجوع به این آیه باید ببینیم که این فرامین، دستورات الهی هستند که به ملائک ابلاغ شده و ایشان مأمور به اجرای آنها هستند (نزول نوع اول)، یا نه این فرامین صرفاً به ملائکه ابلاغ شده‌اند و ملائک مسؤولیت اجرای آنها را ندارند بلکه مسؤولیت نازل کردن آن و حمل این فرامین را دارند (نزول نوع دوم). خداوند متعال هنگامی که در آیه 4 سوره قدر بحث نزول ملائک را مطرح می‌نماید، می‌فرماید که ملائک در این شب تمامی فرامین الهی را نازل می‌کنند. به عبارت دیگر ملائک در قبال این فرامین مأموریت اجرای آنها را ندارند، بلکه باید آنها را نازل کنند. پس مشخص می‌گردد که این فرامین که توسط ملائک مورد نزول قرار می‌گیرند جنبه ابلاغی دارند و نزول ملائک برای اطلاع رسانی و از نوع نزول ابلاغی (نزول نوع دوم) است.

نزول ملائک به کدامین مقصد؟

همانگونه که اشاره شد نزول ملائک در شب قدر به صورت ابلاغی است و در این نزول ملائک حکم قاصدانی را دارند که از جانب خداوند پیامی را برای مخاطبی فرود می‌آورند. در نتیجه باید مخلوقی وجود داشته باشد که در شب قدر مورد نزول ملائک باشد و فرامین الهی به او ابلاغ شود.

با توجه به نوع نزول ملائک و محتوای پیغامی که به همراه دارند، و در نظر گرفتن این نکته که نزول آنها کاری عبث و بیهوده نیست، می‌توان نتیجه گرفت که نزول ملائک بر هر مخلوقی نمی‌تواند باشد. بلکه باید بر شخصی باشد که تناسب نزول ملائک و دریافت فرمانهای الهی شامل مقدرات موجودات را داشته باشد. به بیان دیگر او باید توانایی درک مجموعه‌ای بسیار بزرگ و عظیم و در عین حال پراهمیت از اطلاعات را دارا باشد. روشن است که نه تنها اشیاء گوناگون و گیاهان و جانوران و حتی مکانهای مقدس قادر به فهم این پیام و شایسته این نزول نیستند، بلکه انسانهای معمولی هم ظرفیت این نزول را ندارند. چرا که موضوع این ابلاغ، مقدرات امور و آن هم مقدرات همه موجودات و از جمله تک‌تک انسانها‌ست. مقدرات هر یک از انسانها در یک سال، حجم وسیعی از اطلاعات را تشکیل می‌دهد که مطلع شدن از آنها در یک شب و به صورت یکباره توسط انسان معمولی امکان پذیر نیست، چه رسد به سرنوشت و مقدرات کلیه مخلوقات عالم.

از سوی دیگر، ملائک در هنگام نزول فرامینی را همراه خود می‌آورند که در آینده باید به اجرا دربیاید. برای این که ابلاغ این فرامین توسط ملائک امری عبث و بیهوده نباشد، نزول ملائک باید اثر و نتیجه عملی همراه داشته باشد. به عبارت دیگر کسی که مورد نزول ملائک واقع می‌شود، باید در سیر انجام این فرامین نقش و وظیفه‌ای داشته باشد. حال ما با نگاهی دقیقتر به خود و اطرافیانمان آشکارا می‌یابیم که نه تنها شأن و تناسب نزول ملائک را نداریم و هیچگاه مورد نزول ملائک قرار نگرفته‌ایم و نخواهیم گرفت، بلکه هیچگاه نقشی در اجرای این فرامین که در رابطه با مقدرات افراد است هم نخواهیم داشت.

حال که معلوم شد یک انسان عادی محل نزول ملائک واقع نمی‌شود، می‌توان انتظار داشت که افراد مخصوصی وجود داشته باشند که از نقایص و کمبودها و محدودیتهای انسانهای عادی دور باشند و از جانب خداوند ظرفیتها و تواناییهای ویژه‌ای را کسب کرده باشند. در حقیقت خداوند این انسانهای برگزیده را به مقام جانشینی خود بر روی زمین نایل کرده است، و این همان مقام و منزلتی است که قرآن کریم نیز صراحتاً در آیه 30 سوره بقره عده‌ای را تحت همین عنوان معرفی می‌نماید و از آنان با عنوان خلیفة الله تعبیر می‌کند. نماینده خدا بر زمین کسی است که وجودش نمایشگر خداوند است و به اذن خداوند کار خدایی می‌کند و کارها و آثار خاصی به اراده خداوند توسط او اجرا می‌شود. نظیر حضرت عیسی (علیه السلام) که به اذن پرودگار مرده را زنده می‌کرد. به عبارت دیگر خلیفة الله سبب اتصال بین آسمان و زمین است. بر این اساس، مشخص است که خلیفة الله بدان سبب که نماینده خداوند و در ارتباط با او است، لزوماً توانایی درک و دریافت پیامهای الهی را دارد و از سوی دیگر او به اذن و اراده خداوند مأمور به اجرای دستورات خاص الهی است، پس نزول ملائک به چنین شخصی یقیناً اثر عملی به دنبال خواهد داشت. 

این افراد چه کسانی هستند؟

آنچه مسلم و مورد اتفاق مسلمانان است، این است که تنها کسی که در صدر اسلام محل نزول ملائک بوده و پیغامهای الهی را دریافت می‌کرده، وجود مقدس پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند و کسی جز ایشان نیز این منصب و مقام را دارا نبود.(21) اما همانطور که در قسمت گذشته گفته شد، نزول ملائک در شب قدر و آوردن تقدیر امور، امری استمراری و کار هر ساله است. بنابراین به دوران حیات نبی اکرم محدود نمی‌شود و بر طبق آیات قرآن پس از آن حضرت نیز تداوم دارد. لذا پس از رسول خدا فرشتگان الهی باید بر شخصی نازل شوند.

بدیهی است که این شخص باید کسی باشد که بعد از پیامبر به مانند ایشان برای چنین مقام و این چنین مسؤولیتهایی از جانب خداوند انتخاب شده باشد و از ناحیه او قابلیتها و توانایی‌های لازم به او عطا شده باشد. طبعاً او ادامه‌دهنده راه پیامبر و مأمور به وظایف و کارهایی است که مسؤولیت آنها در زمان پیامبر به عهده ایشان بود و باید بعد از ایشان نیز ادامه پیدا کند. به عبارت روشنتر او جانشین پیامبر بعد از ایشان است و گذشته از این بسان پیامبر نماینده خداوند بر زمین و حلقه ارتباط عالم ملک با ملکوت است.

از آنچه گفته شد نتیجه می‌شود در هر عصری و از جمله در دوران حاضر باید حجت و نماینده‌ای از جانب خدا بر روی زمین وجود داشته باشد، تا در شب قدر، محل نزول ملائک باشد. بر این اساس شیعیان قائلند که پس از رسول خدا ملائک بر ائمه اطهار که جانشینان به حق آن بزرگوار و خلفای الهی بر روی زمین بودند، نازل می‌شدند و در عصر حاضر نیز هر ساله در شب قدر، فرشتگان الهی بر وجود امام عصر، امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) نازل می‌شوند.

شب قدر کدام یک از شبهای سال است؟

با در نظر گرفتن دو آیه از قرآن کریم و دقت در آنها و با استفاده از احادیث نبوی و کلام ائمه اطهار می‌توان دریافت که یک چنین شبی در ماه مبارک رمضان قرار دارد. چرا که خداوند در آیه 185 سوره بقره، ماه رمضان را ماهی معرفی می‌کند که قرآن در آن نازل شده است و در آیه آغازین سوره قدر نیز شب قدر را شبی می‌داند که قرآن در آن نازل گشته است. پس به خوبی می‌توان نتیجه گرفت که شب قدر در ماه مبارک رمضان قرار دارد و قرآن در این شب و در نتیجه در ماه رمضان نازل شده است. روایات رسیده از پیامبر اکرم و اهل بیت نیز این مطلب را تأیید می‌نماید. نهایتاً آنچه ما می‌توانیم از قرآن کریم در تعیین زمان این شب بفهمیم، محدود به وقوع یک چنین شبی در ماه مبارک رمضان است. اما روایات رسیده از معصومین در تفسیر قرآن وضعیت را روشن‌تر می‌کند. در این روایات به شبهای نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان اشاره شده است و شب بیست و سوم از بقیه محتمل‌تر شمرده شده است.

چه باید کرد؟

در قسمتهای پیشین اشاره شد که طبق آیه‌ای از قرآن کریم شب قدر از هزار ماه که در آن شب قدری وجود ندارد، برتر و بالاتر است. ائمه اطهار (علیهم السلام) در مقام تفسیر و تبیین آیات قرآن، دلیل این برتری حیران کننده را، برتری عبادت و انجام عمل صالح برای بندگان در این شب دانسته‌اند.

اگر لحظه‌ای درنگ کنیم و کمی با خود بیاندیشیم خواهیم دید که در میان 365 شب سال تنها شبی از شبها‌ست که این چنین مورد عنایت و توجه قرار گرفته و چنان اثراتی بر آن مترتب شده است. بنابراین با اندکی تأمل به این نتیجه خواهیم رسید که باید این فرصت را غنیمت شمرد چرا که در این شب پر‌خیر و برکت فرصتی بسیار استثنایی آن هم در ماه میهمانی خدا برای ما فراهم شده است که می‌توانیم با توجه و همتی که به کار می‌بندیم بهره بسیار زیادی از آن ببریم.

با رجوع به بیانات ائمه اطهار می‌توان از اعمال و عباداتی که مورد توصیه قرارگرفته‌اند، با خبر شد. از جمله این اعمال می‌توان به احیاء این شب و تفکر و تحصیل علم در باب مسایلی که انسان را به خدا نزدیکتر می‌گرداند اشاره کرد. مثلاً مناسب است در این شب مقداری با خود خلوت کنیم، عملکرد سال گذشته خود را مرور کنیم. اعمال و رفتار خود را در این سال زیر ذره‌بین قرار دهیم و ببینیم در سال گذشته کجا بوده و اکنون به کجا رسیده‌ایم؟

با پرداختن به این افکار می‌توانیم مقدمه استفاده بیشتر از این شب را مهیا کنیم. از خداوند تقدیر بهتری را در سال آینده طلب کنیم. از او بخواهیم که ما را در پیمودن مسیری که مورد پسند اوست کمک کند. همچنین از او که وعده آمرزش در این ماه و به خصوص در این شب به ما داده است در مورد کوتاهی‌های خود طلب مغفرت و آمرزش کنیم و تصمیم بگیریم او را بیش از پیش اطاعت کنیم.

همچنین زنده نگه داشتن یاد خداوند در دل، دستگیری از محرومان و مظلومان و دعای خیر برای سایرین نیز از جمله اعمال سفارش شده هستند.

بدین ترتیب است که هر انسان آگاه و بیدار دل در حدی که در توان و شایسته اوست، می‌تواند هر چه بیشتر خود را مشمول عنایت و توجه خداوند قرار دهد. به این امید که بتوانیم از این فرصت استثنایی و خیرات بی‌منتهای این شب بهره و استفاده‌ای شایان ببریم.

منبع سایت دانشگاه شیراز

ولادت امام حسن مجتبي عليه‌السلام كريم آل كساء بر تمامی شیعیان گرامی باد.

یا امام حسن ع

مولود رمضان

از خاطره ي هجرت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله سه سال و از ماه رمضان پانزده روز می‏گذشت که بشارت تولد نخستین شکوفة پیوند فرخندة علی و فاطمه علیه‏السلام، شهر مدینه را سرشار شادی و شور کرد؛ شکوفه‏ای که نام مبارک چهارمین معصوم، حضرت حسن بن علی علیه‏السلام را به سومین شاخه طوبی می‏آویخت و عرشیان را با نغمه‏های سرور بر سریر شکوهمند پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرستاد تا بهترین شادباش‏های خود را در طبق‏های نور نثارش کنند. در آن هنگامة ارجمند، مولودی پا به عالم ناسوت گذاشت که به رموز عالم لاهوت آشنا بود. برگزیده‏ای که علمش فراتر از تمام علوم و اعجازش فراتر از زمان و مکان بود.

 ولادت

پروردگار متعال در سال سوم هجرت از بحر نبوتْ گوهری گرانبها پدید آورد؛ این گوهر تابناک، نخستین ثمرة پیوند امامت و نبوت بود. ابومحمد حسن بن علی بن ابی‏طالب، پیشوای دوّم شیعیان و چهارمین معصوم از چهارده معصوم است که تولد آن حضرت بنابر گفتة بیشتر مورخان، در مدینه و روز سه‏شنبه 15 رمضان رخ داده است. نام‏گذاری امام و آداب اسلامی مربوط به نوزاد از سوی پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله انجام گرفت و نام «حسن» که گویا تا آن زمان در میان اقوام عرب رایج نبوده، انتخاب گردید. کنیة آن حضرت «ابومحمد» و القاب آن بزرگوار «سیّد، سَبْط، امین، حُجّت، بِرّ، نقی، زَکی، مجتبی و زاهد» گفته شده است.

 در آغوش نبی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله

هنگامی که پیامبر گرانقدر اسلام از سفر کوتاه خود به مدینه بازگشت، طبق شیوة همیشگی‏اش نخست به خانة فاطمه آمد، ولی این بار در خانة فاطمه و علی علیه‏السلام با مژدة مسرّت‌بخش ولادت نخستین ثمرة وجود خود روبه‏رو شد. آن‏گاه از اسماء پرسید که فرزندم کجاست؟ اسماء به شتاب به سراغ نوزاد خجسته که در پوششی زرد رنگ پوشانده شده بود، رفت. پیامبر نوزاد را در آغوش گرفت. آن‏گاه در گوش راستش اذان و در چپ اقامه خواند؛ این نخستین صدایی بود که به گوش نوادة بزرگوار رسید و در ژرفای قلب و جانش دوانده شد، صدای نیای مهربانش که می‏خواند: اللّه‏ اکبر، لا اله الااللّه‏ و اللّه‏ اکبر. این واژه‏های کوتاهِ پربار، سرود و شعار امام حسن مجتبی علیه‏السلام در همة مراحل زندگی‏اش گردید و با همة وجود کوشید تا آن را در اعماق دل جای دهد و در گذر زمان، سرمشق زندگی مردمان باشد.

 شرافت دودمان

حضرت امام حسن مجتبی علیه‏السلام در شرافت دودمان و طهارت نسل، مقامی به بلندای آسمان دارد. او از کانون وحی ریشه گرفت و حیات خویش را وامدار نیایی است که سرچشمة فیض خداوندی و سرسلسلة انبیای الهی است. او در جوار شکوه عظمت روح پدری بالیده که لیاقت مدال پر افتخار وصایت الهی را داشت و از زلال محبت برترین مادر هستی سیراب گشته است. این شکوهمندی و شرافت، روشن‏تر از آفتاب در همة اوراق تاریخ تجلّی یافته و روشندلان حقیقت‏جو را شیفتة خود ساخته است.

 برگی از افتخارات

امام مجتبی علیه‏السلام به اَلْطَیِّب، تقی، زکی، ولی، سَبْط و مجتبی لقب یافت و ابومحمد کنیه گرفت. به اتفاق راویان حدیث، سَرور جوانان بهشتی است و یکی از دو بزرگواری است که خاندان پاک پیامبر بدان‏ها منحصر گردید. او یکی از چهار تن کسانی است که پیامبر خدا به آنان در برابر مسیحیان نجران مباهات کرد و از جمله چند تنی است که به آیة تطهیر مطهر گشته‏اند. او یکی از دو گرانمایه‏ای است که هر کس بدان‏ها چنگ زند، نجات یابد و هر کس از آن‏ها روی گرداند، گمراهی و تباهی را برای خود به ارمغان آورده است. امام مجتبی علیه‏السلام از اهل بیتی است که خداوند آنان را به کشتی نوح تشبیه و دوستی‏شان را سفارش کرده است. درود و سلام خداوندی بر او و بر نیاکان پاکش باد.

 ولادت مبارک

ولادت امام حسن مجتبی علیه‏السلام که هم‏زمان با سال‏های آغازین استحکام اندیشه‏های اسلامی در سرزمین حجاز بود، از چند جهت ویژگی داشت. این مولود برای خاندان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از آن رو که نخستین نوادة پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و ثمرة پیوند نبوت و امامت بود، اهمیت داشت. مسلمانان نیز مشتاق بودند نوادگان و بازماندگان پیامبر خود را ببینند و از استمرار نسل آن حضرت مطمئن باشند. همچنین این ولادت مبارک، مُهر یأسی بود بر اذهان کفرپیشگانی که دل به بی‏ثمری خاندان نبوت و امید به قطع سلسلة امامت داشتند.

 وارث نبی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله

امام مجتبی علیه‏السلام مظهر زیبایی‏های معنوی و صفات عالی الهی بود؛ چرا که به شهادت راویان بسیار، صورت و سیرت را از برترین وجود هستی پیامبر خاتم به ارث برده بود و شبیه‏ترین مردمان به ایشان بود. حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز وقتی دو فرزند دلبندش حسن و حسین علیهماالسلام را به دیدار پدرش رسول خدا آورد و فرمود: ای پدر بزرگوارم، این دو فرزندان شما هستند، چیزی دربارة آنان به یادگار بگذارید که همیشه یادآور شما باشد، پیامبر خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: «امام حسن، پس هیبت و سیادتم نصیب او می‏گردد و امام حسین علیه‏السلام ، پس بخشش و شجاعتم نصیب اوست».

شق القمر - معجزه حضرت محمد (ص)

شق القمر

معجره قرن 21 - اخباری که از ناسا انتشار یافته، تصاویری از ماه وجود دارد که حاکی از وجود یک رشته صخره های تغییر شکل یافته در سطح ماه می باشد که تا عمق آن امتداد یافته و از نیمه دیگر آن برآمده و این دلیلی بر شکافته شدن ماه و پیوند دوباره آن در دورانی از حیات آن می باشد.

در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد... آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل ( بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند ...خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد ...و سپس ماه به دو نیم شکافته شد نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت.

کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد (ص) ما را سحر کرده است، سپس گفتند ، اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد (ص) چشمان مارا سحر کرده است.

شق القمر

شق القمر

بالاخره یکی از اهالی بادیه به مکه آمد و این خبر را تصدیق کرد و آنگاه ابو جهل و مشرکان گفتند " این سحر مستمر است" و آنگاه این آیات مبارک نازل شد... "اقتربت الساعه وانشق القمر ..." باری این موضوع پایان یافت و مشرکان ایمان نیاوردند.

در یکی از نشستهای دکتر زغلول النجار در یکی از دانشگاههای انگلیس، وی در خصوص معجزه شق القمر در صدر اسلام به دست پیامبر (ص) به عنوان یکی از معجزات پیامبر (ص) که توط ناسا به اثبات رسیده است صحبت می کرد. در این میان یکی از حاضران که به اسلام خیلی توجه و اهتمام داشت به نام "داوود موسی بیتکوک " که در حال حاضر نیز رئیس حزب اسلامی بریتانیا است ماجرای مسلمان شدن خود را اینگونه نقل کرد:

شق القمر

هنگامی که می خواستم در مورد اسلام تحقیق کنم یکی از دوستانم ترجمه ای از قران کریم به زبان انگلیسی را به من هدیه کرد و من نیز بطور اتفاقی آن را باز کردم و اتفاقا سوره قمر آمد. سپس شروع به خواندن کردم ... و ماه شکافته شد...

وقتی به این جمله رسیدم از خود پرسیدم آیا واقعا ماه شکافته شده است؟؟! سپس با ناباوری کتاب را بسته و به کناری گذاشتم و از تحقیق در باره اسلام هم منصرف شدم.

و دیگر سراغ آن کتاب هم نرفتم. روزی در مقابل تلویزیون نشسته بودم و طبق معمول شبکه بی بی سی را مشاهده می کردم ، برنامه ای بود که در آن مجری با سه نفر از دانشمندان ناسا متخصص در علوم فضایی مصاحبه داشت. موضوع برنامه جنگ ستارگان و صرف میلیاردها دلار در این راه و اعتراض به این موضوع بود. مجری با بیان اینکه صدها میلیون نفر در سراسر جهان از گرسنگی رنج می برند دانشمندان را مورد انتقاد قرار داده بود و آنان هم با بیان مفید بودن این تحقیقات در مجالات کشاورزی و صنعت و غیره از این طرحها دفاع می کردند...

مجری سپس سئوال دیگری را طرح می کند بااین مضمون که "شما در یکی از سفرهای خود به ماه حوالی 100 میلیارد دولار هزینه کردید و تنها خواسته اید که پرچم آمریکا را بر روی ماه نصب کنید...

آیا این عاقلانه است"؟؟! در جواب این گوینده دانشمند آمریکایی لب به سخن گشوده و می گوید که در آن سفر ، هدف ما مطالعه ترکیب داخلی ماه بوده که بدانیم چه تشابهاتی با زمین دارد و در این زمینه به موضوع عجیبی برخورد کردیم که عبارت بود از یک کمر بندی از سنگها و صخره های تغییر شکل یافته که سطح کره ماه را به طرف عمق و به طرف سطح دیگر آن پوشانده بود و هنگامی که این اطلاعات را به زمین شناسان منتقل کردیم مایه شگفتی آنان شده و گفتند چنین چیزی امکان ندارد مگر آنکه ماه در مرحله ای از حیات خود به دو نیم تقسیم شده و سپس دوباره جمع شده باشد و به شکل اول بازگشته باشد.

و این نوار از صخره های تغییر شکل یافته نتیجه برخورد دو نیمه ماه در لحظه جمع شدن و به هم پیوستن دو نیمه آن می باشد.

"داوود موسی بیتکوک " سپس می گوید: با شنیدن این مطلب از جای خود پریدم و گفتم این معجزه ای است که در 1400 سال قبل به دست پیامبر اسلام در قلب صحرا اتفاق افتاده و از عجایب روزگار این است که آمریکایی ها باید میلیاردها دلار خرج کنند تا آن را برای مسلمانان اثبات نمایند! بی شک این دین حق و حقیقت است...

به این ترتیب سوره قمر سبب اسلام آوردن این شخص شد، پس از آنکه عاملی برای دوری او از اسلام شده بود و این خود از دیگر معجزات اسلام است.

منبع: مجله الشریعه شماره 502 اکتبر 2007 چاپ اردن

سایت مناسب دات کام

با تشکر از ارسال کننده مطلب: عاطفه جهانشاهی

حلول ماه مبارك رمضان، ماه بهار قرآن، ماه روشني قلوب و تزكيه نفوس مبارك باد

 

ماه مبارک رمضان

طلیعه رمضان

  بار دیگر رمضان، ماه اُنس دوستان خدا از راه رسید و غریو شادی محبان خدا، به آسمان برخاست و مژده ي اسارت شیطان و هوای نفسْ در همه جا پیچید. آری، آمد آن ماهی که به انتظارش بودیم؛ ماهی که جان را طراوتی دوباره می‏بخشد و روان آدمی را زنگار از چهره می‏شوید.

  فضائل ماه مبارك رمضان

 1. برترين ماه سال

ماه مبارك رمضان به جهت نزول قرآن كريم در آن و ويژگى‏هاى منحصرى كه دارد در ميان ماه‏هاى سال‏قمرى برترين است؛ قرآن كريم مى‏فرمايد: «ماه رمضان ماهى است كه قرآن براى هدايت انسان‏ها در آن نازل شده است.»

پيامبر گرامى(ص) درباره ماه رمضان مى‏فرمايد: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و مغفرت به شما روى آورد، ماهى كه نزد خدا از همه ماه‏ها برتر و روزهايش بر همه روزها و شب‏هايش بر همه شب‏ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهى است كه شما در آن به ميهمانى خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته‏ايد، نفس‏هاى شما در آن تسبيح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعايتان در آن مستجاب است.... بهترين ساعاتى است كه خداوند به بندگانش نظر رحمت مى‏كند... .»

2. نزول كتب آسمانى در اين ماه

تمام كتب بزرگ آسمانى مانند: قرآن كريم، تورات، انجيل، زبور، صحف در اين ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «كل قرآن كريم در ماه رمضان به بيت المعمور نازل شد، سپس در مدت بيست سال بر پيامبر اكرم(ص) و صحف ابراهيم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجيل در روز سيزدهم ماه رمضان و زبور در روز هيجدهم ماه رمضان نازل شد.»

3. توفيق روزه

در ماه رمضان خداوند متعال توفيق روزه‏دارى را به بندگانش داده است؛ «پس هر كه ماه [رمضان] را درك كرد، بايد روزه بگيرد.»

انسان افزون بر جنبه مادى و جسمى، داراى بُعد معنوى و روحى هم هست و هر كدام در رسيدن به كمال مطلوب خود، برنامه‏هاى ويژه را نياز دارند، يكى از برنامه‏ها براى تقويت و رشد بُعد معنوى، تقوا و پرهيزگارى است؛ يعنى اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوى رشد و پرورش دهد و به طهارت و كمال مطلوب برسد، بايد هواى نفس خود را مهار كند و موانع رشد را يكى پس از ديگرى بر دارد و خود را سرگرم لذت‏ها و شهوات جسمى نكند. يكى از اعمالى كه در اين راستا مؤثر و مفيد است روزه‏دارى است، قرآن كريم مى‏فرمايد: «... اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر پيشينيان از شما نوشته شده، تا پرهيزگار شويد.»

برخى از فوايد و فضائل روزه:

الف. تقويت تقوا، پرهيزگارى و اخلاص؛

امام صادق(ع) مى‏فرمايد: خداوند متعال فرموده: «روزه از من است و پاداش آن را من مى‏دهم.»

حضرت فاطمه(س) مى‏فرمايد: «خداوند روزه را براى استوارى اخلاص، واجب فرمود.»

ب. مانع عذاب‏هاى دنيوى و اخروى:

امام على(ع) مى‏فرمايد: «روزه روده را باريك مى‏كند گوشت را مى‏ريزد و از گرماى سوزان دوزخ دور مى‏گرداند.»

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «روزه سپرى در برابر آتش است.»

ج. آرامش روان و جسم:

روزه‏دارى روح و روان و قلب و دل و نيز جسم را آرامش داده و باعث سلامتى روح و تندرستى جسم مى‏شود.

پيامبر اكرم(ص) مى‏فرمايد: «روزه بگيريد تا سالم بمانيد.»

حضرت امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «روزه و حج آرام‏بخش دلهاست.»

د. مانع نفوذ شيطان:

امام على(ع) به پيامبر اكرم(ص) عرض كرد: يا رسول الله! چه چيزى شيطان را از ما دور مى‏كند؟ پيامبرگرامى(ص) فرمود: روزه چهره او را سياه مى‏كند و صدقه پشت او را مى‏شكند.»

ه . مساوات بين غنى و فقير:

انسان روزه‏دار در هنگام گرسنگى و تشنگى، فقرا و بينوايان را ياد مى‏كند و در نتيجه به كمك آن‏ها مى‏شتابد. حضرت امام حسن عسگرى(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرمايد: «تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتيجه به نيازمند كمك كند.»

و. احياء فضائل اخلاقى

حضرت امام رضا(ع) درباره علت وجوب روزه مى‏فرمايد: «تا مردم رنج گرسنگى و تشنگى را بچشند و به نيازمندى خود در آخرت پى‏ببرند و روزه‏دار بر اثر گرسنگى و تشنگى خاشع، متواضع و فروتن، مأجور، طالب رضا و ثواب خدا و عارف و صابر باشد و بدين سبب مستحق ثواب شود،... روزه موجب خوددارى از شهوات است، نيز تا روزه در دنيا نصيحت‏گر آنان باشد و ايشان را در راه انجام تكاليفشان رام و ورزيده كند و راهنماى آنان در رسيدن به اجر باشد و به اندازه سختى، تشنگى و گرسنگى كه نيازمندان و مستمندان در دنيا مى‏چشند پى ببرند و در نتيجه، حقوقى كه خداوند در دارايى‏هايشان واجب فرموده است، به ايشان بپردازند... .»

4. وجود شب قدر در اين ماه

شب قدر از شب‏هايى كه برتر از هزار ماه است و فرشتگان در اين شب به اذن خدا فرود مى‏آيند و جميع مقدرات بندگان را در طول سال تعيين مى‏كنند و وجود اين شب در اين ماه مبارك نعمت و موهبتى الهى بر امت پيامبر گرامى اسلام(ص) است و مقدرات يك سال انسان‏ها (حيات، مرگ، رزق و...) براساس لياقت‏ها و زمينه‏هايى كه خود آنها به وجود آورده‏اند تعيين مى‏شود و انسان در چنين شبى با تفكر و تدبر مى‏تواند به خود آيد و اعمال يك سال خود را ارزيابى كند و با فراهم آوردن زمينه مناسب بهترين سرنوشت را براى خود رقم زند.

 حضرت امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «تقدير مقدرات در شب نوزدهم و تحكيم آن در شب بيست و يكم و امضاء آن در شب بيست و سوم است.»

5. بهار قرآن

نظر به اين‏كه قرآن كريم در ماه مبارك رمضان نازل شده و تلاوت آيات آن در اين ماه فضيلت بسيارى دارد، در روايات اسلامى، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن ياد شده است؛ چنان‏كه حضرت امام باقر(ع) مى‏فرمايد: «هر چيزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»

بنابراين، در ماه مبارك بايد تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توكل و توسل از اهل‏بيت(ع) و عمل به دستورها و احكام قرآن كريم و دورى از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعى، عبادت، شب‏زنده‏دارى، درك فضيلت شب قدر و... فضيلت ماه مبارك رمضان را درك كرد و از آن در راستاى رسيدن به كمال حركت كرد.

دراين ماه، با تغییر شرایط زندگیِ عادی، فرصت‏های گوناگونی جهت رشد در بُعد معنوی برای انسان فراهم می‏گردد. فرصت توفیق، تلاش، برنامه‌ریزی و تنظیم اوقات، کسب معارف، توجه به قرآن، دعا و نیایش، کسب تقوا، آشتی با خدا، تقویت حسّ نوع‌دوستی، رفع کدورت‏ها، درمان بیماری‏های روح و جان، اصلاح شرایط، ایجاد انقلاب و سایر فرصت‏های طلایی، همه و همه از میوه‏های شیرین این درخت پُربار است.

حبیب درگاه الهی، حضرت پیامبر اکرم (ص)، ما را خطاب کرده و فرمودند: «پروردگار شما در دوران زندگی‏تان، لحظه‏های سودمندی پدید می‏آورد، پس آگاه و هوشیار باشید و خودتان را در معرض آن لحظه‏ها قرار دهید». شمیم دلنواز رمضان، یکی از آن لحظه‏هاست که عاقل و عاشق را به استفاده ي کامل و سودمند از آن فرا می‏خواند.