یا زینب کبری

میلاد تجلی صبر

سال پنجم هجرت است. در سکوت جاری لحظه ها، غنچه ای رو به آسمان عشق می شکفد و خانه کوچک و گلین باغبان عشق را سرشار از عطر خویش می کند. بوی گل یاس، دوباره در کوچه های مدینه می پیچد و دل های عاشق به وجد می آید؛ چون طوبای رسالت دوباره به بر نشسته و ستاره ای دیگر بر خانه وحی فرود آمده است. لبخند برلبان علی و زهرا شکوفاست. «نام او زینب است»؛ این صدای پیامبر اسلام بود که در فضای عطرآگین خانه علی پیچید و تشنگان را سیراب کرد. پیامبر وحی چه زیبا بر او نام نهاد، زنیب، یعنی زینت پدر؛ زینتی برای علی علیه السلام که خود آیینه تمام نمای زیبایی هاست.

شمه ای از فضایل

زینب کبری علیهاالسلام پرورش یافته خاندان طهارت و دختر علی علیه السلام است. زینب در فصاحت، بلاغت، پارسایی و عبادت، همانند پدرش علی و مادرش فاطمه است. تهجّد و شب زنده داری زینب علیهاالسلام در تمام مدت عمرش، حتی در شب یازدهم محرم ترک نشد.

برتری های زینب علیهاالسلام و ویژگی های پسندیده اش، علم و عملش، عصمت و عفتش، و نیز نورانیت و شرف و زیبایی اش، هم چون مادرش زهراست.

کودکی زینب علیهاالسلام

زینب علیهاالسلام روزهای کودکی را در خانواده ای شریف، و تحت سرپرستی جدّ بزرگوارش سپری کرد و از محبت سرشار افراد خانواده برخوردار شد. هنگامی که کودک شیرین زبانی بیش نبود، درس زندگی را از مادر مهربان خود فرا گرفت. زینب علیهاالسلام زندگی را در خانه عصمت و خانه ای سرشار از حضور زندگی ساز پیامبر آغاز کرد. او در خانواده وحی رشد یافت و به کمالات والای انسانی رسید.

بر فراز قله شهامت

همواره انسان هایی به قله رفیع انسانیت و مردانگی می رسند که ایستاده باشند و با پای مردی در برابر هجوم وحشیانه مرگ لبخند بزنند. زینب علیهاالسلام زنی است که این گونه زندگی کرد. نامش همیشه بر قله های رفیع شهامت می درخشد. تابناک و روشن. زینب علیهاالسلام مردانه در میان پلیدی ها گام نهاد و حجم تیرگی ها را با فریادهای عدالت خواهانه اش شکافت. شهامت او را می توان ستود؛ زیرا پس از قرن ها، هنوز نامش بر تارک شجاعت و شهامت می درخشد.

عشق به حسین علیه السلام

عشق زینب علیهاالسلام به حسین علیه السلام به گونه ای بود که روز به پایان نمی رسید، مگر این که زینب به دیدار برادر رفته و آتش اشتیاق خود را با نگاه وکلام برادر شعله ورتر می کرد. غنچه قلب زینب علیهاالسلام هر روز با دیدن برادر می شکفت و این نگاه برادر بود که هر روز گل وجود زینب علیهاالسلام را آبیاری می کرد. در ایام کودکی نیز محبت و عشق این خواهر، به گونه ای بود که جز در کنار برادر آرامش نمی یافت و دیده از دیدارش فرو نمی بست و از حضور مبارکش دور نمی شد.

خدمات زینب علیهاالسلام

حضرت زینب علیه السلام در طول حیات پر برکت خود، از همان ابتدا، خدمات ارزنده ای به دین اسلام نمود. وی در مسائل سیاسی و اجتماعی شرکت فعّال داشت. نهضت حسینی، نقطه اوج هنرنمایی زینب است. پس از شهادت برادر بزرگوارش حضرت سیدالشهدا، هدایت و رهبری قافله، حفاظت و مراقبت از اسیران، حفاظت از جان امام سجاد علیه السلام ، دلداری دادن به شهید داده ها و از مهم تر، رساندن پیام شهیدان کربلا به گوش جهانیان، از کارهای بسیار سترگ حضرت زینب در جریان اسارت به شمار می آید.

درسی از مکتب زینب علیهاالسلام

تاریخ به روشنی نشان می دهد که زینب به دستورها و توصیه های امام زمانش به خوبی عمل کرد که عامل تعیین کننده و مهم پیشبرد اهداف مقدس نهضت بود. وی نشان داد که مؤمن واقعی کسی است که از کوه محکم تر است و در برابر مصیبت ها سر ذلت فرود نمی آورد. باری، صبر و استقامت زینب در مقابل امواج بی کران سختی ها و مشکلات، نامش را برای همیشه یادآور صبر و پایداری در راه انجام وظایف الهی گرداند.

همسران، مادران و بستگان شهیدان وجانبازان، باید با تأمل بیش تر، در جای جای زندگی درخشان و زیبایی حرکت حضرت زینب کبری علیهاالسلام بنگرند و به رسالت خویش و اهمیت آن، که پاسداری از خون شهیدان است، توجه کنند و با تأسی به زینب، بزرگ ترین و زیباترین صبر را در برابر مصایب و مشکلات به نمایش گذارند، الگو بگیرند و خود را دنباله رو مکتب انسان ساز زینب بدانند و همه مصیبت ها و گرفتاری ها را در راه خدا آسان و زیبا بشمارند؛ چنان چه زینب قهرمان این چنین بود.

مرد آفرین روزگار

یکتا صدف دریای امامت، یگانه کوکب چرخ ولایت، دختر گرامی حیدر کرار، گوهر دریای عصمت و طهارت، مریمْ طینت، ساره سیرت، خدیجه زینت، زهرا خصلت، مخدره دو جهان، مصیبت زده دوران، عقیلة القریش، ام المصائب، قُرّةُ العین المرتضی، چشم روزگار دیگر زنی چون زینب کبری علیهاالسلام ندیده و مادر دهر، چون او نزاییده است. زنی که وارث صفات نبوت و عصمت و طهارت و تربیت شده مهد عفت و ولایت و علم و شجاعت است.

او وارث همه صفات انبیا و اولیا و فضل و فضلیت بوده است. او زنی است که مردان بزرگ جهان انسانیت درباره او حیرت زده و مات و مبهوت گشته اند.

در زهد بی همتا...

 پس از آنکه زینب (علیها السلام) به سن رشد رسید، خواستگاران بسیاری پیدا کرد که برخی از آنان از اشراف و روسای قبایل عرب بودند. آنان گمان داشتند بخاطر ثروتشان یا منصبی که در جامعه دارند می توانند به افتخار ازدواج با زینب (علیها السلام)  نائل آیند.

به عنوان نمونه، اشعث بن قیس که از ثروتمندان یکی از قبایل عرب به شمار می آمد و از نظر خویشاوندی با خلیفه اول بسیار نزدیک بود، غرور و افتخاری برای خود قائل بود و گمان می کرد به خاطر پیوندش با خانواده ی خلیفه اول، می تواند داماد امیر المومنین علی (علیه السلام) نیز باشد.

ظاهرا او روزی در خانه امیرالمؤمنین (علیه السلام)  حضور داشت و عبور زینب (علیها السلام)  را از فاصله ای شاهد بود. در این هنگام او، زینب (علیها السلام) را از پدر بزرگوارش خواستگاری کرد؛ اما امیرالمؤمنین(علیه السلام) درخواست او را رد کرده و او را به خاطر غروری که سبب جراتش در این خواستگاری شده بود، سرزنش نمود.

در بین خواستگاران زینب کبری(علیها السلام)، نام عبدالله بن جعفر نیز به چشم می خورد. او در خانه ی علی (علیه السلام) آمد و شد داشت و مورد علاقه ی رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) و امیرمومنان(علیه السلام) بود.

عبدالله بن جعفر، پسر جعفر طیار است؛ شهیدی که پیامبر درباره اش فرمود که با دو بال بهشتی در بهشت پرواز می کند. جعفر طیار برادر امیرالمومنین(علیه السلام) و از پیشگامان در راه اسلام و از مجاهدان راه خدا بود. جود و بخشش او سبب شد که مردم او را "پدر مستمندان" بنامند؛ چرا که او برای مردم فقیر، همانند پدری مهربان بود. این همان میراث معنوی است که بعدها به پسرش عبدالله رسید.

همه ی مورخانی که از عبدالله سخن گفته اند، او را به کرامت و عزت نفس ستوده اند و مخصوصا در جنبه ی بخشش او بسیار بحث کرده اند. به عنوان مثال، تاریخ عصر او، از 10 سخاوتمند معروف عرب نام می برد که در راس آنها عبدالله قرار دارد؛(2) تا جائی که حتی برخی از مورخان او را قطب السخاء (قطب و مرکز سخاوت) نیز نامیده اند.

عبدالله بن جعفر مورد وثوق امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود و بعدها نیز در جنگها و برنامه های آن حضرت شرکت و حضوری چشمگیر داشت تا جائی که در جنگ صفین او یکی از فرماندهان سپاه امام (علیه السلام) به حساب می آمد...

عبدالله نیز علاقه مند بود که با حضرت زینب (علیها السلام) ازدواج کند؛ ولی حیا داشت که او را مستقیما از امیرالمؤمنین(علیه السلام) خواستگاری کند. لذا قاصدی به حضور امام (علیه السلام) فرستاد و خواستگاری خود را عرضه داشت. امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز او را بدین امر سزاوار تر دید و با آن موافقت کرد. اما مهریه به چه میزان؟ امیرالمؤمنین(علیه السلام) مهریه ی زینب (علیها السلام) را به میزان مهریه ی مادرش قرار داد. اما این ازدواج فرخنده، یک شرط نیز به همراه داشت. شرط این ازدواج آن بود که اگر حسین(علیه السلام) به مسافرتی می رود، زینب(علیها السلام) نیز مجاز باشد که او را همراهی کند و عبدالله مانع این کار نشود. این شرط در خصوص ملاقات این دو خواهر و برادر نیز به چشم می خورد و البته که کمتر روزی اتفاق می افتاد که این دو یکدیگر را ملاقات نکنند.

سرانجام این ازدواج واقع گشت و زینب(علیها السلام) به خانه همسر خویش، عبدالله بن جعفر آمد. عبدالله که مردی ثروتمند و از سخاوتمندان معروف عرب بود، روشن است که خانه اش هم ردیف خانه های اشراف و متمکنان عرب و دارای خدمه و کارگزاران متعددی بود. اما تاریخ نشان می دهد زینب (علیها السلام) هرگز خود را گرفتار زندگی اشرافی نکرد و به هیچ عنوان بدان دل نبست.

او زاهده ای به معنای واقعی کلمه بود؛ اما زهد در قاموس زینب، به همان مفهومی بود که پدر گرامیش آنرا توصیف می نمود: زهد آنست که آدمی مالک دنیا باشد نه آنکه دنیا و زیور آن آدمی را به مالکیت خود در آورد.

بهترین دلیل زهد زینب (علیها السلام)، ترک آسایش و رفاه و اشرافیت و خدمتکاران و زیب و زیور برای تعقیب هدفی مقدس و الهی است. او همانند غیب دانی که از آینده خود و جامعه اش و از همه مهمتر وظیفه و رسالتش آگاه است، شرط ضمن عقد خود را همراهی با حسین(علیه السلام) قرار می دهد تا رسالت خویش را به انجام رساند.

او مانند همه ی بانوان عاطفی و رقیق القلب است؛ ولی آنجا که ضرورت ایجاب کند استوار و در راه هدف چون کوهی پابرجا و مقاوم است. او مادر است و چون همه ی مادران اهل مهر و رحمت؛ ولی آنجا که وظیفه دینی و حفظ وجود اسلام و موجودیت قرآن مطرح باشد؛ فرزندان عزیزش را نیز در راه خدا فدا می کند.

کیست که چون زینب (علیها السلام)  آنهمه تمکن و نعمت داشته باشد و بدان هرگز وابسته نباشد؟ کیست که خانه ای گرم، همسری مهربان و فرزندانی عزیز داشته باشد و برای تحقق اهداف مقدس خویش آوارگی و گرسنگی را پذیرا گردد؟ و آیا این جز همان زهد اسلامی است؟